گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سوم
فصل یازدهم: احکام اعتکاف






اهمیّت اعتکاف
سؤال 307 - اهمیّت اعتکاف را براي همه مخصوصاً نسل جوان، بیان فرمایید:
جواب: در دنیاي پرغوغاي مادّي، که جاذبهها به سوي مادّیّت است، بر قلب و روح انسان زنگار مینشیند. زنگاري از غفلت و
دوري از خدا، که اگر با نیایش و عبادت برطرف نگردد، ممکن است روحانیّت و معنویّت را از وجود انسان برچیند. و این که در
روایات اسلامی نماز تشبیه به نهر آب پاکیزهاي شده که انسان در هر شبانه روز پنج بار خود را در آن شستشو میدهد، اشاره به
همین نکته است.
ویژگی خاصّ ی دارد، و از جهاتی شبیه به مراسم حج و احرام است، که انسان را به جهانی مملوّ از « اعتکاف » در میان عبادات
روحانیّت و معنویّت سوق میدهد. در محیط یک مسجد جامع سه روز ماندن، روزه گرفتن، و به عبادت پرداختن، و در خودسازي
صفحه 75 از 371
کوشیدن، و به غیر خدا نیندیشیدن، تحوّل عظیمی در روح انسان پدید میآورد، که صفا و نورانیّت آن بینظیر است. به حمد اللّه در
سالهاي اخیر اعتکاف از سوي قشر جوان، و مخصوصاً دانشجویان عزیز، مورد استقبال واقع شده، و لذّت و آثار این عبادت روحانی
را دریافتهاند، و ما این استقبال عظیم را به آنها تبریک میگوییم. امیدواریم جوانان عزیز ما، مخصوصاً دانشجویان در این امر، که
وسیلۀ مؤثّري براي قرب پروردگار است، نیز نسبت به دیگران پیشگام باشند، و از نتایج معنوي آن کاملًا بهرهمند شوند.
شرایط اعتکاف
سؤال 308 - اگر مردي به همسرش اجازة اعتکاف بدهد، ولی در روز سوّم پشیمان
ص: 106
شود، تکلیف زن چیست؟ اگر کفّاره واجب شود بر عهدة کیست؟
جواب: زن اعتکاف را تا آخر ادامه میدهد.
سؤال 309 - حکم اعتکاف کودك نابالغ، خصوصاً بعد از ورود به روز سوّم اعتکاف، چیست؟
جواب: در صورتی که ممیّز باشد، و شرایط اعتکاف را انجام دهد، اشکالی ندارد.
سؤال 310 - آیا شرکت در مراسم و راهپیماییهاي مهم مانند روز قدس، 22 بهمن، و مانند آن، جزء مصادیق ضرورت عرفی، یا
شرعی محسوب میشود؟
جواب: احتیاط آن است که معتکف در این امور شرکت نکند.
مکان اعتکاف
سؤال 311 - با توجّه به استقبال زیادِ مشتاقینِ اعتکاف، و عدم ظرفیّت مساجد جامع براي انجام این امر، نظر حضرت عالی در مورد
اعتکاف در سایر مساجد چیست؟
جواب: اعتکاف باید در مسجد جامع باشد.
خروج از مسجد
سؤال 312 - کسانی که مشکل خاصّ ی از نظر تغذیه دارند، آیا میتوانند جهت آوردن غذا از محلّ اعتکاف خارج شوند، و مجدّداً
بازگردند؟
جواب: در صورت ضرورت مانعی ندارد.
سؤال 313 - هرگاه معتکف براي کار ضروري از مسجد خارج شود، حکم ایستادن و راه رفتن در سایه چیست؟
جواب: اشکالی ندارد.
مبطلات اعتکاف
سؤال 314 - آیا در حال اعتکاف میتوان صیغۀ عقد خواند؟
ص: 107
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 315 - اگر معتکف در معاملهاي پول نپردازد، بلکه جنس را نسیه بخرد، یا نسیه بفروشد، یا براي معامله نائب بگیرد، یا پول را
صفحه 76 از 371
به دست خود فروشنده ندهد، یا مستقیماً پول از دست خریدار نگیرد، اعتکاف چه حکمی پیدا میکند؟
جواب: حکم معامله کردن قبلًا گذشت؛ ولی اگر دیگري را نائب بگیرد، اشکالی ندارد.
سؤال 316 - معتکف از کسی طلبکار است، آیا میتواند طلب خویش را بازستاند؟
جواب: مانعی ندارد.
سؤال 317 - پول دادن به حمّامی به خاطر استفاده از حمّام مستحبّ است؛ آیا این عمل به عنوان خریدوفروش، که مبطل اعتکاف
است، محسوب میشود؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 318 - آیا رفتن به حمّام نزدیک محلّه، جهت انجام مستحبّات اعتکاف، خروج از اعتکاف محسوب، و موجب ابطال آن
میشود؟ رفتن به منزل نزدیک مسجد جهت حمّام استحبابی چطور؟
جواب: هر دو اشکال دارد.
سؤال 319 - پول دادن به افرادي که معتکف نیستند، جهت خرید لوازم مورد نیاز، مثل شامپو و خمیر دندان و مانند آن، چه حکمی
دارد؟
جواب: آنچه ضروري است، مانعی ندارد.
سؤال 320 - در مساجد معمولًا عطر میزنند، و گریزي از آن نیست، وظیفۀ معتکف چیست؟
جواب: عمداً استنشاق نکند.
سؤال 321 - آیا معتکف میتواند از صابونها و شامپوهاي معطّر استفاده کند؟
جواب: احتیاطاً پرهیز کند.
سؤال 322 - ملاقات و گفتگوي اعتکافکننده با اعضاي خانوادهاش (همسر، خواهر، مادر) در طول اعتکاف چه حکمی دارد؟
ص: 108
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 323 - اگر روزه براي کسی ضرر داشته باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: اعتکاف اشخاصی که روزه براي آنها ضرر دارد باطل است.
سؤال 324 - آیا نگاه شهوتانگیز موجب بطلان اعتکاف و وجوب کفّاره میشود؟
جواب: موجب بطلان اعتکاف نمیشود.
محرّمات اعتکاف
سؤال 325 - کدام یک از محرّمات اعتکاف، باعث بطلان اعتکاف میشود؟ و در چه مواردي کفّاره واجب میشود؟
جواب: پنج چیز بر معتکف حرام است:
-1 تمتّع از همسر، خواه جماع باشد، یا لمس و بوسیدن، بنابر احتیاط.
-2 استمناء بنابر احتیاط؛ هر چند از طریق حلال باشد، مانند ملاعبۀ با همسر.
-3 بوییدن عطریّات و بوهاي خوش؛ هر چند به قصد لذّت نباشد.
-4 خریدوفروش، بلکه مطلق تجارت با نبودن ضرورت بنابر احتیاط؛ ولی پرداختن به امور مباح دنیوي مانند خیّاطی و امثال آن
اشکال ندارد.
صفحه 77 از 371
-5 جدال بر سر مسائل دینی یا دنیوي به قصد غلبه کردن بر طرف مقابل و اظهار فضیلت، و در این امور فرقی میان شب و روز نیست
و هر یک از امور فوق اعتکاف را باطل میکند.
سؤال 326 - اگر در حال اعتکاف معاملهاي انجام دهد آیا معامله نیز باطل میشود؟
جواب: معامله باطل نیست.
متفرّقات اعتکاف
سؤال 327 - گفتن شعر در اعتکاف نهی شده است؛ اگر در اعتکاف اشعاري در مدح اهل بیت علیهم السلام بیان شود، آیا خللی در
اعتکاف ایجاد میکند؟
جواب: خللی وارد نمیکند.
ص: 109
سؤال 328 - اگر کسی در نیّت خود شرط رجوع کند، آیا بدون بروز مانع میتواند اعتکاف را در روز سوّم بهم بزند؟
جواب: اشکال دارد.
ص: 111
فصل دوازدهم: احکام خمس
منافع کسب
سؤال 329 - پزشکان براي معاینۀ بیمار نیاز به وسائل پزشکی دارند. حکم خمس این وسائل، در موارد ذیل چگونه است؟
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 111
الف) در صورتی که این وسائل را نقداً خریداري کرده باشند.
ب) در صورتی که این وسائل را به صورت اقساطی خریداري کرده، و اقساط آن را به تدریج در ظرف چند سال میپردازند.
ج) در صورتی که مبلغی را قرض گرفته، و این وسائل را خریده، و ماهانه اقساط وام را میپردازند، و بر این وام سود هم تعلّق گرفته
باشد.
د) وسائل مصرفی پزشکی، که پزشکان براي بیماران استفاده میکنند مثل لوازم پانسمان و تزریق و مانند آن.
جواب الف تا د: تمام این امور جزء سرمایه محسوب میشود. اگر از پول نقد تهیّه شده، یا اگر اقساطی بوده قسط آن را پرداختهاند
و سال بر آن گذشته، خمس دارد.
سؤال 330 - شخصی پارچۀ چادري تهیّه نموده، ولی به خاطر مشغلۀ کاري، یا علل دیگر، نتوانسته آن را براي دوختن به خیّاط بدهد،
و اکنون سال خمسی او فرا رسیده است، آیا خمس این چادر را باید بپردازد؟
جواب: در صورتی که نیاز به آن داشته، هر چند اتّفاقاً آمادة مصرف نشده، خمس ندارد.
سؤال 331 - اگر ملکی را براي افراد معیّن، مثلًا فرزندان خود، وقف کند خمس دارد؟
ص: 112
صفحه 78 از 371
جواب: هرگاه قبل از گذشتن سال خمس وقف کند خمس ندارد.
سؤال 332 - آیا اشیاي زینتی که در حدّ شأن خانواده است، مانند قاب عکس، ولی نداشتن آن نقص محسوب نمیشود، مشمول
خمس است؟
جواب: لوازم زندگی اگر در حدّ شأن باشد خمس ندارد.
سؤال 333 - آیا به مبالغی که شخص بیمه شده در طول چندین سال به شرکت بیمه پرداخت میکند، و بعداً به تدریج به عنوان
حقوق ماهیانه به وي پرداخت میشود، خمس تعلّق میگیرد؟
جواب: خمس تعلّق نمیگیرد؛ مگر این که چیزي از هزینۀ سال او اضافه بماند.
سؤال 334 - کسانی که از نظر موقعیّت مالی ضعیف هستند، آیا میتوانند براي مخارج ازدواج پسر، یا براي تهیّه جهیزیّه دخترشان،
پول پسانداز کنند؟
جواب: خمس به آن تعلّق میگیرد؛ امّا اگر زیاد در زحمت باشد ما خمس آن را به آنها میبخشیم.
سؤال 335 - از دانشگاه وام گرفتهام، و پنج سال دیگر این وام را از من پس میگیرند. و به عبارتی من الان به آنها بدهکار هستم.
آیا سر سال خمسی که میرسد، میتوانم مقادیر فوق را از موجودي کسر نمایم؟ یا پنج سال بعد که قسط آن قرضها را دادم جزء
مؤونۀ همان سال محسوب میشود، و نباید سر سال خمسی پنج سال بعد آن مقادیر را به موجودي اضافه نمایم؟
جواب: اقساط مذکور جزء مؤونۀ همان سالی محسوب میشود که پرداخت میگردد.
سؤال 336 - امروزه براي حجّ واجب ثبت نام میکنند و پس از چند سال شخص را به حج میفرستند. با توجّه به این که پول چند
سال نزد آنها میماند و در همان سال خرج نمیشود، با رسیدن سال خمسی باید خمس آن را داد؟
جواب: هرگاه از درآمد همان سال ثبت نام باشد خمس ندارد.
سؤال 337 - شخصی لباس یا وسیلۀ دیگري براي جهیزیّۀ فرزندش میخرد. پس از گذشت چند سال آن را از جهیزیّه بر داشته و به
عنوان هدیه به فرزند دیگرش
ص: 113
میدهد، یا در مصادف ضروريتر هزینه میکند. آیا پرداخت خمس آن واجب است؟
جواب: خمس ندارد.
سؤال 338 - آیا به سرمایۀ ثابت طلافروشان خمس تعلّق میگیرد؟
جواب: آري سرمایه خمس دارد؛ ولی یک بار که خمس بدهند کافی است، و بعداً فقط افزایش را حساب میکنند.
مصرف خمس
سؤال 339 - شخصی از سیّد فقیري طلبی دارد. میخواهد طلبش را از بابت سهم سادات حساب کند، ولی فعلًا سهم سادات بدهکار
نیست، و از طرفی هم میخواهد این سیّد به او بدهکار نباشد. آیا راهی وجود دارد که سیّد مذکور به این شخص مدیون نباشد، و از
سوي دیگر این شخص بتواند سهم ساداتی که سالهاي آینده بر ذمّۀ او میآید را بابت طلب این سیّد بردارد؟
جواب: میتواند با اجازة حاکم شرع آن را بپردازد؛ یعنی در واقع به حاکم شرع وام میدهد، که بعداً از باب وجوه با او محاسبه
کند.
سؤال 340 - شخصی جنس معیّنی از سیّد نیازمندي طلبکار است، و میخواهد مقداري از طلبش را از بابت سهم ساداتی که بر
ذمّهاش آمده، حساب کند. با توجّه به این که بدهکار مذکور قدرت پرداخت هیچ مقدار از بدهیش را ندارد. به چه شکل عمل
صفحه 79 از 371
کند؟
جواب: میتواند بدهی او را از بابت سهم سادات قیمت کرده، و حساب کند.
سؤال 341 - کسانی که تنها از طرف مادر سیّد هستند، چه امتیازاتی دارند؟
جواب: از جهاتی حکم سیّد دارند، و از جهاتی ندارند. خمس نمیتوانند بگیرند، و از لباس مخصوص سادات نمیتوانند استفاده
کنند؛ امّا از جهاتی شرافت سیادت دارند.
سؤالات متفرّقۀ خمس
سؤال 342 - پدرم اعتقاد چندانی به مسائل دینی ندارد، و فقط نماز و روزه را به جا
ص: 114
میآورد؛ آن هم کاملًا سرسري، امّا بقیّۀ تکالیف مانند خمس و زکات و مانند آن را رعایت نمیکند. نمیخواهم اموال ایشان در
مسائل زندگی من داخل شود، امّا اصرار دارند که به من کمک کنند. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 چه کار کنم؟ تکلیف غذا خوردن در آنجا چیست؟
جواب: شما میتوانید از مال ایشان استفاده کنید، و خمسش را بپردازید.
-2 مبلغی که تاکنون کمک کردهاند، مرا به ایشان زیاد وابسته کرده است. به نظر شما چه کاري در این شرایط مناسب است؟
جواب: وابستگی به پدر چیز مهمّی نیست. سعی کنید با اخلاق خوش و منطق مؤدّبانه، پدر را به راه راست بیاورید.
-3 عدم رعایت فروع دین، عدم اعتقاد عملی به اصول را نشان میدهد. دوستی با ایشان من را نسبت به دین و حلال و حرام و
واجبات بیتفاوت میکند. چگونه میتوان این مطلب را به ایشان متذکّر شد به طوري که ناراحت نشود، و از طرف من نیز اتمام
حجّت شده باشد. با توجّه به این که ایشان بسیار عاطفی هستند، و به کوچکترین انتقادات سازندهاي ناراحت میشوند، و اشک
میریزند؟
جواب: سعی کنید با تواضع و بردباري و زبان خوش، تدریجاً در ایشان نفود کنید، و هرگز مأیوس نشوید. و تذکّرات در خلوت
باشد، نه در جلوي مردم، و به صورت خیراندیشی باشد، نه به صورت انتقاد و خشونت و بدانید سهل انگاري در فروع، همیشه دلیل
بر عدم ایمان به اصول نیست.
سؤال 343 - تصرّف در وجوه صدقه، کفّاره، زکات، خمس و مانند آن، به عنوان قرض و سپس برگرداندن آن چه صورت دارد؟
پولهایی که به عنوان امانت در نزد انسان است چطور؟
جواب: در صورتی که صاحب پول، آنها را به عنوان صدقه یا خمس جدا کرده، میتواند در آنها تصرّف کند؛ ولی اگر کسی به
عنوان امانت به آنها سپرده، حقّ تصرّف ندارند.
سؤال 344 - در بعضی از محافل بحثی مطرح هست که آیا مالیات در نظام اسلامی
ص: 115
(آن هم گاهی با در صد زیاد) جایگزین خمس و زکات میشود؟ و در صورتی که جایگزین نمیشود، براي کسانی که خمس و
زکات میدهند، چارهاي اندیشیده شده تا مالیات کمتري (لا اقل به میزان خمس و زکاتِ پرداختی) بدهکار باشند؟
مخصوصاً با توجّه به این که در صدر ادارة مالیات و اخذ وجوهات، فقیه جامع الشرائط نظارت و حضور دارد؟
جواب: مسألۀ مهمّ این است که مالیات نوعی هزینۀ کار اقتصادي است. یعنی کسی که فعّالیّت اقتصادي دارد، از جادّهها استفاده
میکند، از امنیّت بهره میگیرد، از رسانههاي جمعی کمک میگیرد، و از دیگر امکانات بهرهمند میگردد. اگر این امکانات نبود،
صفحه 80 از 371
کار اقتصادي ممکن نمیشد، یا بهرة کمی داشت. بنابراین وظیفه دارد سهمی از هزینههاي کارهاي عمومی دولت، که در انجام امور
اقتصادي او مؤثّر است را بپردازد، و این یک امر طبیعی است. حال اگر بعد از پرداختن مالیات، چیز اضافهاي براي او باقی نماند،
خمس به او تعلّق نمیگیرد، و اگر اضافه بماند 80 درصد آن مال خود اوست، و 20 درصد دیگر که خمس است در حال حاضر
عمدتاً صرف مسائل فرهنگ اسلامی، و حفظ عقاید و ارزشها میگردد، که سود آن عائد مردم میشود. چون اگر حوزهها نباشد،
نسل آینده از اسلام دور و جدا میگردد. بنابراین، اساساً نباید قلمرو مالیاتها را با وجوه شرعیّه مخلوط کرد.
سؤال 345 - نظر به این که متدیّنین اهل پرداخت خمس و زکات هستند، و بر انجام این وظیفه افتخار دارند. اگر بر حسب اتّفاق
کسی از آنها فقیر و نیازمند شد، آیا براي آنها در شرع مقدّس نهادي منظور شده که به آن مراجعه کند؟ تا هم محلّ رفع نیاز
محتاجین باشد، و هم متدیّنین بدانند اگر امروز از روي اخلاص و قصد قربت خمس پرداخت میکنند، روزي هم به آنها کمک
میشود؟
جواب: البتّه بیت المال مرجعی براي این کار است.
سؤال 346 - هرگاه کسی بدهکار خمس یا زکات باشد، و قرض هم داشته باشد، بدهیهایی از بابت کفّاره و نذر و مانند آن نیز بر او
واجب شده باشد، چنان چه نتواند همۀ آنها را بپردازد تکلیف چیست؟
ص: 116
جواب: هرگاه عین مالی که خمس یا زکات یا نذر به آن تعلّق گرفته موجود است، خمس و زکات و نذر مقدّم میباشد، و اگر عین
آن موجود نیست، حق النّاس اولویّت دارد.
سؤال 347 - کسی که حساب سال ندارد، و خمس نمیپردازد، آیا شرعاً میتواند فقط مقداري از اموال را مخمّس کند و به حج
برود؟
جواب: این کار جایز است؛ ولی اگر میخواهد از حج خود به طور کامل نتیجه بگیرد تمام اموال خود را پاك کند.
سؤال 348 - آیا بر مالی که صاحبش شک دارد خمس آن را داده یا نه، خمس تعلّق میگیرد؟
جواب: احتیاط آن است که خمس آن را بپردازد.
ص: 117
فصل سیزدهم: احکام زکات
زکات فطره
سؤال 349 - حد اقلّ مدّت زمانی که باید شخصی میهمان صاحبخانه باشد تا نانخور او محسوب شود، چند شبانه روز است؟
جواب: چهار پنج روز کافی است.
سؤال 350 - این جانب پنج شب قبل از شب عید میهمان شخصی بودم. شب عید را در منزل خود افطار کردم، و چند شب بعد از
عید را هم میهمان آن شخص شدم.
فطریّهام بر عهدة کیست؟
جواب: بر عهدة خود شماست؛ ولی احتیاط آن است که از میزبان خود براي پرداخت این فطریّه نیز اجازه بگیرید.
سؤال 351 - هرگاه میزبان مقلّد حضرتعالی باشد، که فطریّۀ کسی که فقط شب عید را میهمان اوست بر عهدة میزبان نمیداند، و
میهمان مقلّد مرجعی باشد که فطریّه چنان شخصی را بر عهدة میزبان میداند، تکلیف فطریّۀ میهمان چیست؟
صفحه 81 از 371
جواب: در فرض سؤال بر عهدة هیچ کدام نیست.
سؤال 352 - در صورت عکس مسأله بالا چه میفرمایید؟
جواب: هر دو باید بپردازند، و مانعی ندارد که یکی از آن دو از دیگري اجازه بگیرد، که اصالتاً و نیابتاً فطریّه را بپردازد.
سؤال 353 - زکات فطرة کارمندان دولت، چه در بخش عمومی و چه در بخش خصوصی، بر عهدة کیست؟
جواب: بر عهدة خود آنهاست.
ص: 118
سؤال 354 - زکات فطرة روحانیّون در ماه مبارك رمضان، که جهت تبلیغ به شهرها و بخشها و روستاها سفر میکنند، و غالباً در
منزل یکی از اهالی محل سکونت دارند، و لکن هر شب براي افطاري به منزل اشخاص دعوت میشوند، بر عهدة کیست؟
جواب: زکات فطرة آنها بر هیچ کس واجب نیست؛ مگر این که چند روزي از ایّام آخر ماه رمضان در یک جا باشند، ولی اگر
سحرها مرتّباً یک جا باشند، بر عهدة صاحب آن منزل است.
سؤال 355 - زکات فطرة دانشجویان داخل و خارج کشور، که در دانشگاهها تغذیه میشوند، بر عهدة خودشان است، یا دانشگاه؟
جواب: با توجّه به این که دانشجویان محترم معمولًا غذا خریداري میکنند، هر چند با قیمت نازل باشد، زکات فطره بر خودشان
است، یا بر کسی که خرجی آنها را میدهد.
سؤال 356 - آیا زکات فطرة کارگرانی که در کارخانجات، یا مؤسّسات کار میکنند، بر عهدة خودشان میباشد، یا آن مؤسّسه و
کارخانه؟
جواب: با توجّه به این که تغذیه در این گونه موارد جزئی از حقوق آنها محسوب میشود، زکات فطره بر خود آنهاست.
مصرف زکات فطره
سؤال 357 - صرف زکات فطره در راه آزادي افراد فقیري که بر اثر اشتباهاتی در زندان به سر میبرند، چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 358 - لطفاً به سؤالات زیر پیرامون مصرف زکات فطره پاسخ فرمایید:
الف) آیا زکات فطره را میتوان در ساخت یا تعمیر غسّالخانه، مساجد، مدارس و حسینیّهها مصرف نمود؟
ب) آیا محلّههاي فقیرنشین میتوانند در جشنهاي انقلاب، همانند 22 بهمن، زکات فطره مصرف نمایند؟
ص: 119
ج) محلّی که اکثریّت اهالی آن توانایی مالی ندارند، آیا میتوانند براي دست مزد کسی که زبالۀ آنها را جمعآوري میکند، از پول
زکات فطره استفاده کنند؟
د) در روستایی که اکثریّتشان فقیرند، جلساتی از طرف دولت برگزار میشود، یا مأمورین دولت به آنجا اعزام میشوند، (مثل
مأمورین صندوقهاي اخذ رأي) آیا میتوان براي غذاي آنها از زکات فطره هزینه کرد؟
ه) اهالی روستایی فقیر هستند. آیا میتوان از زکات فطره در کارهاي عام المنفعۀ چنین روستایی مصرف نمود؟
جواب: مصرف زکات فطره، بنابر احتیاط واجب، فقط فقرا و مستمندان هستند؛ ولی از زکات مال میتوان در کارهاي دینی و
فرهنگ دینی استفاده کرد.
سؤال 359 - مصرف زکات فطره براي درمان بیمارهاي بیبضاعت چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
صفحه 82 از 371
سؤال 360 - استفاده از فطریّه جهت مصارف آموزشگاههاي دولتی (با توجّه به مشکلات و کمبودهاي مالی مدارس، و در صورت
تمایل اولیاي دانشآموزان) چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط واجب این است که فطریّه را فقط صرف نیازهاي فقرا کنند.
سؤال 361 - آیا براي مسئولین مدارس جایز است فطریّۀ کسانی را که مایل هستند جمعآوري نموده، و به خانوادههاي دانشآموزانی
که شرعاً مستحقّ هستند، برسانند؟
جواب: آري جایز است.
سؤال 362 - آیا زکات فطره را میتوان به پدر و مادر، یا فرزند نیازمند خود داد؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 363 - آیا زکات فطره را میتوان به برادر و خواهر فقیر، یا سایر اقوام نیازمند داد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 364 - آیا زکات فطره را میتوان به سادات محترم داد؟
ص: 120
جواب: تنها زکات فطرة سادات را به سادات نیازمند میتوان داد.
سؤال 365 - در صورتی که نوة انسان نیازمند باشد، آیا میتوانیم فطریّۀ خود را به وي بدهیم؟
جواب: دادن فطریۀ به نوه (چه دختري و چه پسري) اشکال دارد.
سؤال 366 - اگر مرد خانوادهاي که سیّد بوده فوت کرده باشد، و اکنون خانمش که غیر سیّده است سرپرست خانواده باشد. آیا
میتواند فطریّه غیر سادات را بگیرد، و صرف فرزندان نیازمندش که از سادات هستند نماید؟
جواب: میتواند خودش آن را تملّک کند، و بعد براي آنها صرف نماید.
سؤال 367 - وظیفۀ شخصی که سالهاي متمادي زکاة فطره را جمع نموده، و صرف غیر نیازمندان کرده چیست؟
جواب: باید تمام آنها را اعاده کند.
ص: 121
فصل چهاردهم: احکام حج
استطاعت
سؤال 368 - زوج، زوجۀ عقد بستۀ خود را از رفتن به عمره منع کرد، ولی با توجّه به این که هنوز زوجه در خانۀ پدر هست، و نفقه
خور همسرش به حساب نمیآید؛ عازم سفر عمره گردید، آیا سفر زوجه سفر معصیت است؟ آیا احرام او صحیح میباشد؟ به هر
حال وظیفۀ فعلی زوجه چیست؟
جواب: احتیاط واجب آن است که رضایت شوهر را جلب کند، و حج و عمرة او در هر حال صحیح است، ولی احتیاط آن است که
نمازهاي خود را جمع بخواند، و اگر سفر اوّل او باشد، خواه براي حج یا عمره، اجازة شوهر شرط نیست.
سؤال 369 - سهم الارث شخصی به اندازة استطاعت حج میباشد. ولی این شخص ماشین ندارد، و در شأن اوست که ماشین داشته
باشد، هر چند در مضیقه نیست.
یعنی اگر ماشین نخرد هم زندگی او میگذرد، ولی با ماشین راحتتر زندگی میکند.
صفحه 83 از 371
آیا این شخص واجب الحج است؟
جواب: در صورتی که ماشین نیاز دارد، میتواند صرف خرید ماشین کند.
سؤال 370 - در سؤال فوق، اگر اصلًا ماشین به او ارث رسیده باشد، فرقی دارد؟
جواب: در صورت نیاز به ماشین تفاوتی ندارد.
سؤال 371 - چند سالی است که سازمان حج و زیارت همه روزه از داوطلبان تشرّف به حجّ تمتّع، ثبت نام میکند. یعنی داوطلبان با
با توجّه به تعداد » : واریز مبلغ یک میلیون تومان در نوبت اعزام قرار میگیرند. از طرفی این سازمان اعلام کرده
ص: 122
افرادي که تا به امروز ثبت نام کردهاند، کسانی که از این به بعد براي ثبت نام مراجعه میکنند حدود سه سال دیگر به حج مشرّف
لازم به توضیح است این برنامه به معناي انجام قرعهکشی نیست؛ بلکه اولویّت اعزام براي کسانی است که زودتر ثبت «. خواهند شد
نام کرده یا میکنند. حال سؤال این است که: با توجّه به مراتب فوق، اگر کسی استطاعت مالی داشته باشد، واجب است اقدام به
ثبت نام کند، و در این نوبت حدوداً سهساله قرار گیرد؟ یا به دلیل باز نبودن راه مستطیع نیست، و میتواند در مال خود تصرّف
نموده، و خود را از استطاعت مالی خارج کند، و تا زمانی که شرایط به صورتی درآید که در همان سالِ ثبت نام اعزام صورت
گیرد ثبت نام واجب نیست؟
جواب: ثبت نام براي کسانی که استطاعت دارند واجب است.
میقات
سؤال 372 - مسافرانی که به قصد حجّ تمتّع وارد جدّه میشوند، و قصد دارند اوّل به مکّه مشرّف شوند (مثل حاجیان پاکستان،) آیا
است، میتوانند از جدّه نیز احرام ببندند؟ « جحفه » محاذي « جدّه » حتماً باید از جحفه محرم شوند، یا با توجّه به این که
جواب: احرام حجّ تمتّع از جدّه جایز نیست؛ زیرا محاذات آن با هیچ یک از میقاتها ثابت نشده است. باید به جحفه، یا یکی دیگر از
میقاتهاي حج تمتّع بروند.
سؤال 373 - آیا با شرایط فعلی، که شهر مکّه بزرگ شده، و مسجد تنعیم در داخل مکّه قرار گرفته، این مسجد همچنان میقات است
و میتوان از آنجا احرام بست؟
در صورت میقات بودن، شب و روز، و در سایه رفتن و نرفتن از نظر حکم شرعی تفاوت میکند؟
جواب: مسجد تنعیم میقات عمرة مفرده است، و شب و روز در آن فرق نمیکند، و زیر سایه رفتن در داخل شهر مکّه ضرري ندارد.
سؤال 374 - با توجّه به نظرات متفاوت مبنی بر محاذي بودن یا نبودن جدّه با میقات جحفه، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
ص: 123
الف) احرام بستن جهت عمرة مفرده، از جدّه براي شاغلین در آن شهر چگونه است؟
ب) احرام براي مسافرینی که با هواپیما به جدّه میآیند، و میخواهند عمرة مفرده بجا بیاورند چگونه است؟ در صورت طرح
موضوع نذر، لطفاً مشخّص فرمایید که آیا میتوان از جدّه نذر کرد، یا میبایست قبل از رسیدن به جدّه نذر نمود؟
جواب الف: جدّه محاذي با هیچ یک از میقاتهاي ششگانه نیست؛ ولی یکی از میقاتهاي عمرة مفرده حدیبیّه است، که در وسط راه
مکّه و جدّه قرار دارد. و امروزه در محاذات آن در نزدیکی پل شمسیّه علامتگذاري شده، و مسجدي بنا کردهاند، که از آن محرم
میشوند.
جواب ب: نذر از جدّه مانعی ندارد.
صفحه 84 از 371
احرام
سؤال 375 - وقفِ به حرکت، و وصلِ به سکون در تلبیه چه حکمی دارد؟
جواب: در هر دو صورت، اشکالی ندارد.
سؤال 376 - آیا طهارت لباس احرام، یا سایر شرایط لباس نمازگزار، شرط صحّت احرام نیز هست؟ و آیا با ترك عمدي آن، احرام
اشکال پیدا میکند؟
جواب: لباس احرام باید مثل لباس نمازگزار پاك باشد، و سایر شرایط لباس نمازگزار را نیز داشته باشد.
ی را 􀀀 سؤال 377 - دو سال قبل به حج مشرّف شدم. به خاطر ناتوانی و بیماري و خوف از ازدحام و ترس از حیض، اعمال بعد از من
قبل از وقوفین به جا آوردم. لکن در اثر جهل به مسأله آنها را بدون احرام انجام دادم. سپس محرم به احرام حجّ شده، و به عرفات و
مشعر رفتم، و اعمال منی را انجام دادم. اکنون متوجّه اشتباه خود شدهام. لطفاً تکلیف بنده را روشن فرمایید.
جواب: نگران نباشید، اعمال شما صحیح بوده و نیاز به اعاده نیست.
ص: 124
محرّمات احرام
سؤال 378 - گاه در شهر مکّه به قدري ملخ فراوان است، که هنگام راه رفتن، پا روي آن گذاشته میشود. آیا در این گونه مواقع
مواظبت لازم است؟ و در صورت لزوم، اگر مراقبت نکند و ملخی کشته شود، کفّارة آن چیست؟
جواب: مراقبت لازم است، و اگر مراقبت نکند کفّارة آن یک کفِّ طعام است بنابر احتیاط واجب.
سؤال 379 - آیا خون گرفتن از بدن با سرنگ، از مصادیق ادماي محرّم است، و در حال احرام پرهیز از آن لازم میباشد؟
جواب: جزء ادماء محسوب میشود؛ ولی به فتواي ما، ادماء براي مُحرِم مکروه است، نه حرام.
سؤال 380 - پرداختن کفّارة تظلیل مُحرِم سیِّد، به سادات فقیر چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 381 - آیا میشود به یک مستحقّ، سه کفّاره داد؟ در صورت عدم جواز، اگر کسی این کار را کرده باشد، آیا قضا لازم
است؟
جواب: کفّارات حجّ را به هر تعداد به مستحقّ میشود داد، تا آن اندازه که غنی نشود.
طواف
سؤال 382 - خانمی براي آن که بتواند اعمال حج را انجام دهد، از قرص استفاده کرده است. لیکن در ایّام عادت یا خارج از آن
ایّام خون دیده، و نمیداند که جریان خون تا سه روز ادامه پیدا میکند یا نه؟ یا احتمال میدهد که تا سه روز ادامه پیدا نکند، در
فرض داشتن صفات یا نداشتن صفات حیض، تکلیف او چیست؟
جواب: در فرض مسأله به محض مشاهدة خون احکام حائض را رعایت میکند، ولی چنانچه تا سه روز ادامه پیدا نکند، حیض
نیست و باید نماز آن چند روز را قضا کند.
ص: 125
سؤال 383 - آیا ریا در ادعیّۀ طواف موجب بطلان طواف میشود؟
صفحه 85 از 371
جواب: موجب بطلان طواف نمیشود.
سؤال 384 - یک ماه پیش به سفر مکّه رفتم، و اعمال عمرة مفرده را بجا آوردم.
2 میلیمتر) وجود داشته که - پس از بازگشت متوجّه شدم که روي انگشت پاي چپم به مقدار بسیار ناچیزي لاك (لکّهاي به اندازه 3
متوجّه آن نشده و در نتیجه آن را پاك نکرده بودم. یقین دارم که این لاك پیش از سفر مکّه و غسل حیض، بر روي ناخن من بوده
است. از این بابت بسیار نگران هستم. اعمالی که انجام دادهام چه حکمی دارد؟
اللّ صحیح بوده، ولی سعی کنید در آینده چنین چیزي پیش نیاید.
􀀀
جواب: اعمال شما ان شاء ه
سؤال 385 - أخیراً مأمورین سعودي مانع طواف افراد معذور (که با ویلچر طواف میکنند) در طبقۀ همکف میشوند. طواف چنین
اشخاصی در طبقۀ بالا چه حکمی دارد؟ اگر نماز طواف و سعی را هم در همان طبقه بجا آورند چه صورت دارد؟
جواب: در فرض سؤال طواف آنها در طبقۀ بالا اشکالی ندارد. و در مورد نماز طواف و سعی، اگر اجازه ندهند از پایین انجام گیرد،
یا اجازه میدهند ولی مشقّت و عسر و حرج دارد، آن هم اشکالی ندارد.
نماز طواف
سؤال 386 - آیا در نیابت از چند نفر در یک عمره، یک نماز کفایت میکند، یا میبایست به تعداد منوب عنهم نماز طواف بجا
آورد؟
جواب: یک نماز کافی است.
سؤال 387 - آیا نائب میتواند نماز منوب عنه را، بعد از انجام سعی توسّط منوب عنه بجا آورد؟
جواب: باید بعد از طواف بجا آورد.
ص: 126
رمی جمرات
سؤال 388 - با توجّه به این که ستون جمرات بازسازي شده و از طول و عرض و ارتفاع به مقدار زیادي به آن افزوده شده، رمی
ستونهاي جدید چه حکمی دارد؟
جواب: پرتاب کردن سنگریزهها در حوضچههاي فعلی کافی است، و نیز میتوانند به ستونها بزنند تا در حوضچهها بیفتد.
قربانی
سؤال 389 - با توجّه به این که سازمان حج تأکید میکند که با تلاشهایی که صورت گرفته، طبق تعهّد مسلّم مسئولین سعودي،
امسال گوشتهاي قربانی مطلقاً تلف نمیشود، بلکه تمام آن بستهبندي شده و صرف فقرا میگردد، و حتّی پوست و رودة آن نیز
مصرف میشود، آیا در این شرایط، مقلّدین حضرتعالی میتوانند قربانی خود را در آنجا ذبح کنند؟
جواب: سازمان محترم حج نیز در نامهاي همین مطلب را از ما سؤال کردهاند و در پاسخ عرض کردهایم: در شرایط جدید، مادام که
گوشتهاي قربانی کاملًا مصرف میگردد، بهتر است در آنجا ذبح شود؛ (هر چند قربانگاهها خارج از منی است.) خدا را شکر
میگوییم که فتواي مزبور تأثیر خود را گذاشت، و یکی از مشکلات مهمّ حج، یعنی اسراف عظیم و اتلاف گوشتهاي قربانی، فعلًا
حل شده است. بدیهی است شرایط تغییر کرده، و فتوا تغییر نکرده است. لذا هرگاه وضع برگردد و گوشتها تلف شود، قربانی در
آنجا جایز نیست.
صفحه 86 از 371
عمرة مفرده
سؤال 390 - فردي قبل از غروب آفتاب شب اوّل ماه، جهت عمرة مفرده محرم شده، و طبعاً اعمال مکّه را در ساعات اوّلیّۀ ماه جدید
انجام داده است، این عمره به حساب کدام ماه لحاظ میشود؟ در همین فرض، اگر بعد از غروب آفتاب محرم شود، چگونه محاسبه
میشود؟
ص: 127
جواب: بعید نیست که معیار همان ماهی باشد که احرام در آن بسته شده است؛ هر چند احتیاط آن است که عمرة ماه بعد را به قصد
رجا بجا آورد.
سؤال 391 - ملاك براي انجام عمرة مفرده در هر ماه، همان ماه است یا سی روز؟
جواب: ملاك همان ماه قمري است، نه سی روز.
حجّ کودکان
سؤال 392 - کودك ممیّزي بدون امر ولیّ در میقات محرم شده، و تنها سعی و تقصیر را انجام داده است. تکلیف او یا ولیّش نسبت
به بقیّۀ اعمال چیست؟
جواب: احتیاط آن است که برگردد و تمام اعمال، غیر از احرام، را انجام دهد.
و اگر توانایی ندارد از کسانی که به عمره میروند، خواهش کند که به نیابت از او انجام دهند.
سؤال 393 - اگر کودك ممیّزي بدون اذن ولیّ، مُحرم شود و در حال احرام، یکی از محرّمات را مرتکب شود، کفّارة آن بر عهدة
کیست؟
جواب: در غیر صید، کفّاره واجب نیست؛ نه بر ولیّ و نه بر طفل.
سؤال 394 - اگر ولیّ طفل، مقلّد مرجعی باشد که به هنگام احرام، پوشیدن لنگ و ازار را براي بانوان نیز لازم میداند، آیا هنگام
محرم کردن دختربچّۀ غیر ممیّز لازم است بر او لباس احرام بپوشاند؟
جواب: آري، لازم است.
سؤال 395 - پوشش دختر بچّه در حال طواف، چه اندازه است؟
جواب: احتیاط آن است که به مقدار معمول زنان باشد.
متفرّقه
سؤال 396 - مرحوم مادرم، که مستطیع بوده، سال گذشته براي حجّ تمتع ثبت نام کرد، امّا متأسّفانه بعد از ثبت نام وفات یافت.
ورّاث او، حقیر و دو پسر دیگر و یک دختر میباشیم. دختر آن مرحومه نیز بعد از مادر فوت کرده است. اینک که قرعه
ص: 128
براي حجّ سال جاري بنامش اصابت کرده، برادرانم طیّ موافقت نامهاي، رضایت دادهاند که حقیر (که اولاد ارشد میباشم) به نیابت
از او حجّ مذکور را برگزار نمایم.
امّا شوهر خواهر متوفّایم به ادّعاي این که من یکی از ورّاث مادرتان (به واسطۀ فوت خواهرتان بعد از او) میباشم، راضی به انجام
حجّ مذکور نیستم، و تا سهم الارث همسرم را برابر قیمت فعلی حجّ تمتّع (که در بازار آزاد میخرند)، ندهید، امضا نمیکنم. با
صفحه 87 از 371
توجّه به عرایض بالا، استدعا دارد بیان فرمایید:
الف) تتمّۀ مخارج حجّ فوق الذّکر (که طبق فیش مزبور، بلدي میباشد) از اصل ترکۀ مادرمان پرداخت میگردد، یا از ثلث آن؟
جواب: این مسأله چند حالت دارد: نخست این که مادر شما میتوانسته حجّ برود و کوتاهی کرده، در این صورت، حجّ بر او واجب
شده و باید از ترکۀ او برداشته شود، ولی باید حجّ بلدي را به حجّ میقاتی تبدیل کرد، و تفاوت آن در میان ورثه تقسیم شود. مگر
این که ورثه رضایت دهند.
دوّم: این که مادر جز از طریق فیش حجّ نمیتوانسته به حجّ برود، ولی وصیّت کرده که با آن فیش، براي او حج بجا آورند. هرگاه
این وصیّت زائد بر ثلث مال او نباشد، باید عملی شود و ورثه حقّی ندارند.
سوّم: این که نه مستطیع بوده که حجّ آزاد بجا آورد، و نه وصیّت کرده، بلکه فقط فیش حجّ داشته است. در این صورت حجّ بر او
واجب نیست، و آن فیش تعلّق به همۀ ورثه دارد، و باید بقیّۀ ورثه یا رضایت دهند و یا سهم آنها به قیمت روز پرداخته شود. ضمناً
توجّه داشته باشید در صورت اوّل و دوّم فقط هزینۀ گوسفند و لباس احرام را میتوان از مال میّت برداشت، نه چیز دیگر.
ب) در میان ورّاث آن مرحومه، چه کسی سزاوارتر است که حجّ مزبور را به نیابت از آن مرحومه انجام دهد؟
ی􀀀 ی است. در غیر این صورت، هر کدام که ورثه توافق کنند اول 􀀀 جواب: اگر وصیّت کرده، شخصی که دربارة او وصیّت شده اوْل
است.
سؤال 397 - کسی که مستطیع است و در منطقهاي زندگی میکند که مسجد وجود
ص: 129
ندارد، آیا میتواند پول حجّ را براي ساختن مسجد مصرف نماید؟
جواب: پول حجّ واجب را نمیتوان در مسجد صرف کرد؛ ولی پول حجّ مستحبّ مانعی ندارد؛ بلکه بهتر است در چنین جایی
مصرف گردد.
سؤال 398 - با توجّه به این که برخی از فقهاي بزرگوار، حجر اسماعیل را جزو کعبه میدانند، خواندن نمازهاي واجب، داخل حجر
چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط این است که نماز واجب را در حجر اسماعیل و داخل کعبه نخوانند، ولی نماز مستحبّ مانعی ندارد؛ بلکه فضیلت
دارد.
سؤال 399 - شخصی واجب الحج است؛ ولی داراي فامیل نزدیک، یا همسایۀ فقیر و نیازمند به کمکهاي مالی میباشد، و چون
زندگیش خیلی سخت میگذرد و آن قدر از نظر مالی پیشرفته نیست که بتواند هم به شخص فقیر برسد و هم حج بجا آورد، کدام
یک به خیر و صلاح نزدیکتر است؟
جواب: کسی که حج بر او واجب شده باید به حج برود، و میتواند از وجوه شرعیّهاي که به اموالش تعلّق میگیرد به بستگانش نیز
کمک کند.
سؤال 400 - در سالهاي اخیر بانک به سپردههاي مربوط به حجّ و عمره سود میدهد. لطفاً بفرمایید:
الف) گرفتن این سودها چه حکمی دارد؟
ب) آیا به سودهاي مذکور که سال خمسی بر آن میگذرد خمس تعلّق میگیرد؟
جواب: با توجّه به این که قراردادي بین مردم و سازمان حج در مورد سود منعقد نشده، و آنها با میل خود آن را میپردازند اشکالی
ندارد. و هرگاه سود را جزء هزینۀ حج به حساب آورند، خمس نیز به آن تعلّق نمیگیرد.
ص: 131
صفحه 88 از 371
فصل پانزدهم: احکام قضا
صفات قاضی
سؤال 401 - آیا عدالت در قاضی غیر مجتهد مأذون نیز شرط است؟ این امر براي شخص قاضی چگونه بایستی احراز گردد؟
جواب: آري عدالت شرط است. و آن عبارت از یک حالت خدا ترسی باطنی است، که او را از گناهان کبیره و اصرار بر صغیره
حفظ میکند. و نباید در احراز آن زیاد سختگیري کرد.
سؤال 402 - اگر قاضی در مورد کسبِ عدالت و یا حفظِ این شرط در خودش اطمینان نداشته باشد، و نسبت به آن مشکوك باشد،
با توجّه به احتیاج مبرم جامعه و کمبود، تکلیف شرعی این فرد چیست؟
جواب: باید منصب قضا را به دیگري بسپارد.
سؤال 403 - طبق اصل 167 قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران قاضی مکلّف است طبق قانون عمل کند؛ نه بر مبناي اجتهاد
شخصی. و از طرفی قضات مأذون فعلی در واقع قاضی شرع مذکور در فقه نبوده، بلکه کار آنها تقریباً حالت کارشناسی داشته، و از
باب تطبیق موضوع بر قوانین مقرّره میباشد. با توجّه به این مطلب، و با پیشرفت روزافزون حضور زنان در مسائل و علوم مختلف، از
جمله حقوق به عنوان ابزار اساسی در مسائل قضایی کنونی، بفرمایید:
-1 آیا در نظام قضایی موجود، ذکوریّت شرط لازم بر تصدّي قضاوت است؟
جواب: آري ذکوریّت شرط لازم است، بنابر احتیاط واجب؛ مگر این که زنان مقدّمات امر کارشناسی را انجام دهند، و قاضیِ مذکّرِ
مافوق انشاي رأي کند.
ص: 132
-2 آیا زنان میتوانند به عنوان قاضی تحکیم، عهدهدار فصل خصومت شوند؟
جواب: اشکال دارد.
-3 با توجّه به این که امروزه رسیدگی به دعاوي غالباً دو مرحلهاي است (مرحلۀ بدوي و تجدید نظر،) و در مرحلۀ بدوي، قاضی
اصدار حکم میکند، به خلاف مرحلۀ تجدید نظر، که در بسیاري موارد صرفاً کار آنها رسیدگی شکلی است (یعنی بررسی حکم
صادره از لحاظ مطابقت و یا عدم مطابقت با قانون موضوعه) آیا در این صورت زنان میتوانند به عنوان قاضی تجدید نظر انجام
وظیفه نمایند؟
جواب: در صورتی که انشاء حکم از سوي مردان باشد، اشکال ندارد.
-4 با توجّه به این که در احکام قابل تجدید نظر، رأي قاضی در دادگاه بدوي قطعی نیست، و در صورت اعتراض هر یک از
طرفین، دادگاه تجدید نظر نیز باید به رأي صادره را از لحاظ شکلی، و در مواردي از لحاظ ماهوي، رسیدگی کند، آیا در این گونه
موارد میتوان از زنان در دادگاه بدوي به عنوان قاضی استفاده کرد؟
جواب: هرگاه رأي نهایی از سوي مردان انشاء شود، اشکالی ندارد؛ ولی گشودن پاي زنان به این گونه مراحل سرانجام منتهی به
تصدّي آنها نسبت به منصب قضا به طور استقلال خواهد شد.
-5 با توجّه به این که در مسائل اختصاصی زنان، شهادت آنان معتبر بوده و قاضی نیز بر اساس آن حکم میدهد، آیا میتوان گفت
زنان در این موارد حقّ قضاوت دارند؟
جواب: مسألۀ شهادت قابل مقایسه با مسألۀ قضا نیست.
صفحه 89 از 371
راههاي اثبات جرم و برائت از اتّهام
الف و ب و ج) اقرار، بیّنه، علم قاضی
سؤال 404 - آیا شیوة دادرسی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام از احکام ثابتِ غیر قابل تغییر
است، یا غرض و هدف شارع مقدّس تحقّق عدالت و إحقاق حق است، و ابزار و روش تحقیق آن متغیّر و تابع مقتضیات زمان و
مکان میباشد؟
ص: 133
جواب: راه اثبات جرم یا اقرار است، یا بیّنه، و یا علم حاکم که از قرائن حسّی یا قریب به حسّ حاصل میشود.
سؤال 405 - آیا نهادي مانند داد سرا در کنار دادگاه، که امور مقدّماتی مانند احضار و تحقیق از متّهم را بر عهده دارد، مخالف
موازین شرع است؟ یا بودن این امور در دست غیر قاضی (صادرکننده حکم) مخالفتی با موازین شرع ندارد؟
جواب: در صورتی که نتیجۀ تحقیقات دادسرا در اختیار قاضی قرار گیرد، و داخل در تحت یکی از عناوین سهگانه (اقرار، بیّنه و
علم قاضی) باشد، منافاتی با احکام شرع ندارد.
سؤال 406 - آیا فتواي مراجع تقلید، مجتهدین و همچنین اخبار و احادیث و فرمایشات ائمّۀ اطهار علیهم السلام و پیامبر اکرم صلی الله
علیه و آله در باب احقاق حقّ، یا اثبات بیگناهی نافذ و قابل استناد است؟
جواب: در صورتی که قاضی مجتهد باشد، میتواند به اتّکاي منابع اسلامی حکم صادر کند، و اگر مجتهد نباشد و از باب ضرورت
متصدّي منصب قضا شده، باید طبق فتواي مراجع حکم صادر کند.
اگر اولیاي دم مدّعی قتل عمدي گردند، ولی متّهم منکر عمدي بودن قتل شود، و دلایل » : سؤال 407 - عدّهاي بر این عقیدهاند که
موجود در پرونده به گونهاي باشد که براي حاکم شرع علم حاصل نشود، حاکم شرع قبل از احلاف متّهم حق ندارد قتل را شبه
نظر حضرتعالی چیست؟ «. عمد یا خطاي محض تلقّی کرده، و در مقام صدور حکم برآید
جواب: روشن است که در موارد تنازع باید یا به وسیلۀ بیّنه و علم قاضی و یا به وسیلۀ حلف منکر، دعوي حلّ و فصل شود، و این
قاعدة کلّی تمام ابواب دعاوي است، و صدور حکم قبل از آن جایز نیست.
د) قسم
سؤال 408 - هرگاه در قتل عمدي مورد از موارد لوث نبوده، و مدّعی هم بیّنهاي
ص: 134
نداشته باشد، و به منکر اذن سوگند داده شود، چنانچه منکر از اتیان سوگند امتناع نماید، تکلیف چیست؟
جواب: در چنین مواردي مانند سایر موارد دعاوي عمل میشود؛ یعنی حاکم بعد از منکر یمین را به مدّعی میدهد، و با قسم
خوردن او دعوي ثابت میشود.
سؤال 409 - با توجّه به قاعدهي
« البیّنۀ علی المدّعی و الیمین علی من انکر »
و با عنایت به حدیث شریف
« لا یمین فی حدّ »
بفرمایید:
صفحه 90 از 371
الف) در صورت فقدان بیّنه و اقرار در دعاوي کیفري، آیا شاکی میتواند از متّهم تقاضاي قسم نماید؟
جواب: در حدود و تعزیرات، همان گونه که در روایت بالا آمده، مطلقاً قسم نیست؛ ولی در قصاص و دیه قسم راه دارد.
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، در صورت نکول متّهم و ردّ قسم به شاکی، آیا با قسم شاکی میتوان نامبرده را به مجازات مقرّر
محکوم نمود؟
جواب: آري احکام ردّ قسم در قصاص و دیات نیز جاري است.
آیا به استناد حلف « اگر شاکی قسم یاد کند مسئولیّت آن را میپذیرم » : ج) چنانچه متّهم عمل ارتکابی را انکار نماید، و بگوید
شاکی میتوان متّهم را به مجازات جرم ارتکابی محکوم نمود؟
جواب: منکر باید قسم یاد کند. و اگر حاضر به قسم نشد و قسم را به شاکی ردّ کرد، و شاکی قسم خورد ادّعاي شاکی ثابت
میشود. (این در قصاص و دیات است، نه حدود و تعزیرات.)
د) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در جرائمی مانند سرقت- که داراي جنبۀ حقّ اللّهی و حق النّاسی هر دو میباشد- از جهت
اثبات جنبۀ مالی و کیفري تفاوتی وجود دارد؟
جواب: نسبت به مسائل مالی احکام یمین مردوده جاري است، ولی در حدّ یمین راه ندارد، بلکه باید از طریق بیّنه یا اقرار ثابت شود.
ه) در فرض فوق آیا بین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تفاوتی هست؟
ص: 135
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 410 - شخصی مدّعی است که توسّط دیگري مصدوم شده، ولی براي اثبات ادّعاي خود شاهدي ندارد، و مدّعی علیه منکر
حضور خود در صحنۀ مصدومیّت مدّعی میباشد. آیا در این فرض میتوان قاعدة فقهی
« البیّنۀ علی المدّعی و الیمین علی من انکر »
را جاري و مدّعی علیه را سوگند داد؟ آیا قاضی بدون در خواست شاکی میتواند متّهم را سوگند دهد؟
جواب: آري قاضی مستقلًاّ از منکر تقاضاي یمین میکند.
سؤال 411 - شخصی با بافندة فرش ابریشم قرار داد میبندد که نخ ابریشم و هزینۀ بافتن فرش به عهدة وي، و فقط بافتن به عهدة
بافنده باشد، و پس از اتمام فرش و کسر هزینههاي مربوطه، هر دو در سودش شریک باشند. بافنده پس از شروع به کار و بافتن
شبانه به صحرا رفته بودم و در خانه هم کسی نبود، شخصی آمده و فرش را سرقت » : مقداري از فرش، به صاحب کار اعلام مینماید
در مقابل کارفرما به عنوان خیانت در امانت، شکایت نموده و مأمورین نیز پس از بررسی اعلام نمودند: « نموده است
اکنون سؤال این « در سرقت مورد ادّعا به قفل در خسارت وارد نشده، و دست نخورده است. و به نظر میرسد کار خود بافنده باشد »
است: آیا با توجّه به مراتب فوق الذّکر، و بر فرض صحّت ادّعاي خود بافنده، نامبرده به عنوان سهل انگاري در امانت قابل مجازات،
و ضامن خسارت است، یا موضوع با قسم بافنده حلّ و فصل میگردد، و وي ضامن پرداخت خسارت نخواهد شد؟
جواب: تا خیانت او ثابت نشود، ضامن نیست؛ ولی باید قسم یاد کند.
سؤال 412 - در محاکم دادگستري، به خصوص در بخش کیفري، در مواردي بستگان متوفّی یا مقتول از دادن سوگند به متّهم امتناع
نموده، میگویند ما سوگند او را قبول نداریم. آیا در این فرض، که فصل خصومت و پایان دادن به نزاع متوقّف بر سوگند مدّعی
علیه است، قاضی میتواند به دلیل این که ولیّ ممتنع است، براي فصل خصومت، خود اقدام به احلاف مدّعی علیه نموده و متعاقباً
حکم به برائت صادر نماید، یا باید حکم به توقّف دعوي صادر نماید، تا حقّ احلاف شکات محفوظ بماند؟
ص: 136
صفحه 91 از 371
جواب: قاضی إحلاف متّهم میکند، و پرونده را مختومه میسازد.
سؤال 413 - هرگاه مدّعی جهت اثبات ادّعاي خود دلیلی به محکمه ارائه ننماید، و در خواست سوگند از طرف مقابل نماید، آیا
منکِر میبایست عادل باشد و قسم بخورد، یا عدالت در اینجا شرط نیست؟
جواب: در اینجا عدالت شرط نیست.
سؤال 414 - چنانچه شاکی در بحث ضرب و جرح داراي دلیل و بیّنه نباشد، آیا جهت اثبات ادّعاي خود، مانند مورد قتل، میتواند
به قسم استناد نماید (قاعدة یمین و منکر) تا پس از قسم منکر، دادگاه رأي بر برائت مدّعی علیه صادر نماید، یا در این مورد قسم
جاري نمیشود؟
جواب: آري مدّعی علیه قسم میخورد، و برائت حاصل مینماید.
سؤال 415 - تقاضامندیم فتواي شریف را در خصوص سؤالات زیر بیان فرمایید:
الف) دینی بر عهدة مدیون براي دائن ثابت گردیده، و چون دسترسی به مدیون نبوده با اذن حاکم شرع مالی منقول، که مدّتی در
ید و اختیار مدیون بوده و در آن تصرّف به ظاهر مالکانه داشته، براي پرداخت بدهی دائن توقیف میگردد. شخص ثالثی مدّعی
مالکیّت مال توقیف شده گردیده، و ادلّۀ شرعی نیز اقامه نموده که قبل از آن که مال در اختیار مدیون قرار گیرد، در مالکیّت وي
(شخص ثالث) بوده است.
لکن چگونگی انتقال مال به مدیون احراز نگردیده، و او مدّعی است مال به صورت امانت با اذن در تصرّف، یا عاریه به مدیون
منتقل گردیده، و دائن مدّعی مالکیّت مدیون نسبت به مال مورد توقیف میباشد. با توجّه به ید مدیون، آیا میتوان دائن را منکر
عدم اطّلاع از انتقال » محسوب و قسم را متوجّه او دانست؟ در این صورت آیا مورد قسم به عدم انتقال مالکیت تعلّق میگیرد، یا به
یا این که باید معترض را منکر تلقّی، و بالتّبع قسم را متوجّه او دانست؟ ؟« مالکیّت
ب) آیا عقد رهن با مال عاریه توسّط مستعیر بدون اذن معیر و عدم اذن او بعد از اطّلاع، صحیح است یا باطل؟
جواب الف: در صورتی که بیّنۀ شرعیّه شهادت بر ملکیّت شخص ثالث در
ص: 137
حال حاضر بدهد، ید از درجۀ اعتبار ساقط میشود، ولی اگر فقط شهادت دهند که در گذشته مال شخص ثالث بوده کافی نیست،
و ادّعاي زوال ید قبول است، و باید قسم یاد کند.
جواب ب: عقد رهن بدون اذن مالک جایز نیست.
سؤال 416 - بایع ادّعا میکند که معامله إکراهی بوده، ولی مشتري منکر اکراه است، قول کدام مقدّم است؟
جواب: قول منکر مقدّم است، مگر این که مدّعی بتواند با دلیل شرعی ادّعاي خود را ثابت کند.
سؤال 417 - زنی ادّعاي ازالۀ بکارت توسّط مرد اجنبی را دارد، و مرد منکر آن است. در این حالت، آیا براي ثبوت اموري نظیر
ارش البکارة و مهر المثل (با وجود شرایط)، قواعد عمومی قضایی مربوط به مدّعی و منکر، کارآیی دارند؟ یا چون مسأله از لوازم
ثبوت زناست، تنها با اثبات زنا این امور ثابت میگردد؟
جواب: احکام مدّعی و منکر در اینجا نیز جاري میشود.
علم قاضی
سؤال 418 - لطفاً در مورد علم قاضی به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) آیا قاضی میتواند در مقام قضاوت به علم خود عمل کند؟
صفحه 92 از 371
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا علم قاضی در تمام موارد حجّت است؟
اللّ ، حقّ الناس، جرایم جنسی و غیر جنسی).
􀀀
(دعاوي جزایی، مدنی، حقّ ه
ج) آیا منظور از قاضی، قاضی مجتهد است، یا قضات مأذون غیر مجتهد را نیز شامل میشود؟
د) آیا بین حصول علم قاضی، قبل از تصدّي امر قضا، و بعد از آن از نظر حجیّت، تفاوتی وجود دارد؟
جواب الف تا د: علم قاضی حجّت است، مشروط بر این که از طریق حس یا مبادي قریب به حس، مانند آنچه در قضاوتهاي
حضرت علی علیه السلام آمده، باشد.
ص: 138
بنابراین، علم از طریق نظري و ظنّی کافی نیست، و فرقی میان قاضی مأذون و غیر مأذون نیست؛ مشروط بر این که مأذون مطلق باشد.
سؤال 419 - چنان چه مستند علم قاضی یکی از امور ذیل باشد، آیا از نظر شرعی حجّت است؟
-1 اقرار یا شهادت کمتر از حدّ نصاب نزد قاضی.
-2 گفتگوي غیر رسمی متخاصمین در دادگاه، تحقیقات محلّی و مانند آن.
-3 محتویات و قرائن موجود در پرونده.
-4 نظریّۀ پزشکی قانونی، کارشناس انگشت نگاري و مانند آن.
-5 وجود عکس و فیلم از اشخاص در حین ارتکاب جرم، یا نوار ضبط شده از مکالمات افراد که مشتمل بر برخی اقرارها و
اعترافات باشد.
-6 استفاده از روشهاي نوین در کشف جرم، یا به کارگیري علومی مانند هیپنوتیزم.
جواب: ما معتقدیم که اگر علم قاضی ناشی از امور حسیّه یا قریب به حس باشد، معتبر است.
سؤال 420 - در هنگام تعارض علم قاضی با اقرار و بیّنه کدام مقدّم است؟
جواب: علم قاضی، در صورتی که از مبادي حسیّه یا قریب به حس حاصل شده باشد، مقدّم است.
سؤال 421 - اگر قتلی تنها در حضور یک مرد، یا یک زن واقع شود، و بر اثر شهادت وي براي قاضی در خصوص وقوع قتل عمد
یقین حاصل شود، آیا میتواند به استناد این علم حکم صادر کند، و یا قتل فقط از طرق خاص، مانند بیّنه، اقرار و قسامه ثابت
میشود؟
جواب: احتیاط آن است که بر دیه صلح کنند. مگر آن که اولیاي مقتول راضی به کمتر از آن شوند.
سؤال 422 - آیا نظر کارشناسی زنان متخ ّ صص، میتواند در خصوص قتل عمد، مستند صدور حکم قصاص شود؟ مثلًا دو نفر با دو
وسیلۀ قتّاله به زنی ضربه زدهاند
ص: 139
که یکی از ضربهها موجب قتل شده است، حال با توجّه به حرمت معاینۀ جسد زن توسّط مرد، موضوع به متخصّصین زن ارجاع
شده، و آنها ضربهاي را که موجب قتل شده مشخّص کردهاند. آیا بر اساس این نظر، فرد ضارب را میتوان قصاص کرد؟
جواب: در صورتی که از اخبار آنها علم حاصل شود میتوان قصاص کرد.
سؤال 423 - استفاده از نوار ضبط صوت و فیلم، با توجّه به امکان مونتاژ و ایجاد تغییر در آن، تا چه حدّ میتواند دلیل اثبات دعوا
باشد؟
جواب: هیچ یک از این امور به تنهایی دلیل اثبات دعوا نیست؛ مگر این که به قرائن واضح دیگري ضمیمه شود، به طوري که از
مجموع آنها براي قاضی علم قطعی حاصل شود.
صفحه 93 از 371
سؤال 424 - چنان چه دختري پس از وضع حمل مدّعی باشد که فلان شخص با وي زنا نموده، امّا متّهم منکر باشد، بفرمایید:
-1 اگر پزشکی قانونی در نتیجۀ آزمایشهاي دقیق علمی، طفل را به نامبرده منتسب کند، آیا شرعاً این نظر حجیّت دارد؟
جواب: این گونه آزمایشها با توجّه به تخلّفهاي فراوانی که دارد حجّت نیست.
-2 در صورت حجیّت، آیا میتوان حدّ زنا را بر متّهم جاري نمود؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
-3 در فرض عدم اثبات اتّهام انتسابی و تقاضاي حدّ قذف از سوي مقذوف، آیا حدّ قذف بر مدّعی زنا جاري میگردد؟
جواب: اگر نتواند اثبات کند، حدّ قذف جاري میشود.
سؤال 425 - در صورتی که زنی اقرار به زنا کند، و مدّعی شود از زنا حامله شده، ولی متّهم ارتکاب چنین عملی را انکار کند،
بفرمایید:
الف) آیا آزمایشهاي پزشکی (مانند..) میتواند تحقّق زنا و باردار شدن زن از ناحیۀ متّهم را اثبات کند؟
ب) چنانچه براي قاضی از این طریق علم، اطمینان، یا ظنّ قوي حاصل شود،
ص: 140
آیا میتواند به اقتضاي آن عمل کند؟
ج) در صورت عدم وجود دلیل کافی جهت اثبات حدّ زنا بر مرد، آیا میتوان به استناد آزمایش مذکور و اقرار متّهمه (زانیه) متّهم
را به جهت ارتباط نامشروع به تعزیر محکوم کرد؟
د) آیا اثبات نَسَب کودك به مردي که همسر این زن نمیباشد، و اقرار به زنا هم ندارد، و منکر وجود این انتساب میباشد، صرفاً به
استناد آزمایشهاي پزشکی (مانند..) ممکن است؟
ه) در صورتی که براي قاضی از این طریق علم، اطمینان، یا ظنّ قوي به رابطۀ ابُوَّت و بُنُوَّت حاصل شود، آیا میتواند حکم به وجود
نسب کند؟
جواب الف تا ه: این گونه آزمایشات زنا را اثبات نمیکند، و علم قاضی که ناشی از آن باشد حجّت نیست، و بر اساس آن نمیتوان
بر متّهم حد و حتّی تعزیر جاري کرد، و نَسَب نیز با این آزمایشات ثابت نمیشود.
سؤال 426 - آیا نظریّه و شهادت پزشک در امور غیر محسوس (معاینات جهت ازالۀ بکارت، زنا و لواط، تجزیۀ خون جهت کشف
جرم و غیره) و محسوس از نظر شرعی حجّت است؟
جواب: نظر پزشک در این گونه امور، اگر از قرائن نزدیک به حسّ باشد، در صورتی حجّت است که موجب علم و یقین قاضی
گردد، و در امور محسوس، اگر داراي شرایط شهادت باشد، حجّت است.
تعارض اسناد و بیّنه
سؤال 427 - دو نفر در متن اجارهنامه، یا وصیّتنامهاي، اختلاف دارند. شاهدِ زندة عادلِ بالغ به حقیقت و صحّت و اصالت متن
اجارهنامه، یا وصیّتنامه، شهادت شرعی میدهد، و این شهادت شاهد معارضی نداشته و ندارد. مدّعی جهت جرح شاهد اظهار
در صورت بروز اختلاف بین نظر شاهدِ عادلِ عالمِ بالغ، و کارشناسی که بر «. بایستی این متن به کارشناسی خط برود » : میدارد که
اساس موازین خود نسبت
ص: 141
به صحّت و سقم موضوع خط و یا نوشتهاي اظهار نظر مینماید، قول کدام یک مقدّم است؟
صفحه 94 از 371
جواب: هرگاه قرائن خلافی در مورد اسناد نباشد، مقدّم بر بینه است.
رشوه
سؤال 428 - در بعضی مواقع افرادي که براي کاري به کسی کمک نموده، یا مشکل آنها را با توجّه به موقعیّتی که دارند حل
میکنند، در قبال این کار وجهی به آنها پرداخت یا هدیهاي به آنها داده میشود. این کار چه حکمی دارد؟ آیا رشوه محسوب
میشود؟
جواب: چنانچه این کار موجب تضییع حقّ دیگران نشود، و صرفاً به عنوان هدیه باشد، جایز است.
مراجعه نموده، و اظهار میدارد که کارش در فلان اداره گیر کرده، و نیاز به سفارش دارد. « ب» به آقاي « الف » سؤال 429 - آقاي
را میکند، در مقابل این سفارش، پاداش یا « الف » که صاحب نفوذ بوده، و ارتباطی با آن اداره دارد، سفارش آقاي ،« ب» آقاي
فقط جهت تسریع در انجام کار مربوطه بوده، و آن کار نیز « ب» وجهی را طلب میکند، یا قول آن را میگیرد. حال اگر سفارش
غیر قانونی نبوده، و خلافی صورت نگرفته، آیا وجه مربوطه، چه نقدي و چه غیر نقدي، مصداق رشوه است؟
جواب: در صورتی که کار قانونی باشد، و فقط تسریع صورت گیرد، و مزاحمتی براي نوبت دیگران ایجاد نکند، گرفتن حقّ الزّحمه
براي غیر کارمندان اشکالی ندارد.
قضاوت غیابی
سؤال 430 - در زمان گذشته، و همچنین در پارهاي از کشورها، مدّعی ادلّۀ اثباتی خود را به حاکم داده و به دستور حاکم تصویر
این مدارك براي مدّعی علیه ارسال شده و پاسخ وي را میخواهند. پس از وصول اظهارات مدّعی علیه، چنانچه حاکم
ص: 142
موضوع را کافی بداند، بدون احضار طرفین، حکم لازم را صادر میکند. آیا این نوع روش دادرسی، مباینتی با اصول و مبانی شرع
مقدّس ندارد؟
جواب: در صورتی که به خاطر کمبود وقت و مشکلات دیگر، احضار طرفین میسّر نشود، استفاده از این روش مانعی ندارد.
سؤال 431 - رسیدگی غیابی در حقوق النّاس و امور غیر مالی، مانند طلاق، در چه مواردي و با چه شرایطی جایز است؟
جواب: در صورتی که دسترسی به طرف دعوي نباشد، یا از حضور در دادگاه امتناع ورزد، رسیدگی غیابی مانعی ندارد.
تجدید نظر در حکم قاضی
سؤال 432 - آیا متّهم میتواند تقاضاي تجدید نظر و فرجام کند؟
جواب: حقّ تجدید نظر و فرجام خواهی منوط به این است که قاضی رأي نهایی را صادر نکرده باشد. همچنین در صورتی که ثابت
شود رأي قاضی مخالف شرع انور بوده است.
سؤال 433 - اگر طرفین دعوا بر اساس حکم یک مجتهد جامع الشرائط، یا حکمیّت فرد، یا افرادي که شغلشان قضاوت نیست،
دعواي خود را، و لو در دعواي قتل، حل و فصل نمایند، آیا با این وصف طرفین دعوا میتوانند از طریق محاکم صالحه در رابطه با
همین مسأله مجدّداً اقامۀ دعوا نمایند؟
جواب: در صورتی که تراضی حاصل شده، اقامۀ دعوا معنا ندارد.
سؤال 434 - با توجّه به این که امروزه بر اساس قانون، برخی از احکام صادره از سوي قضات در مرحلۀ بعد از صدور حکم قابلیّت
صفحه 95 از 371
تجدید نظر داشته، و ادلّۀ مورد استناد قاضی توسّط مرجع بالاتر مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد، بفرمایید:
-1 چنانچه قاضی با استناد به علم خویش حکمی را صادر کند، آیا از نظر شرعی موظّف است، مستند علم خود را بیان کند؟
-2 در صورت لزوم، چنانچه مستند علم قاضی مشاهدات وي باشد، با توجّه به
ص: 143
این که معمولًا چنین مستندي قابل بررسی و ارزیابی در مرحلۀ تجدید نظر نیست، چه باید کرد؟
جواب: در صورتی که قاضی بر اساس این امور حکم صادر کند، تجدید نظر در آن مشکل است. بنابراین قضات مراحل پایینتر
پیشنهاد کنند، نه انشاي حکم، تا دست مقامات بالاتر باز باشد، و اگر قاضی معتمد و دقیقی باشد، به مشاهده، یا علم او میتوان
اعتماد کرد.
اقامۀ دعواي مسلمانان در دادگاههاي غیر اسلامی
سؤال 435 - اگر زید بداند که حق او با ظلم به شخص دیگري استیفا میشود، آیا در این صورت حق دارد به غیر حاکم شرع رجوع
کند؟ مثلًا اگر چیزي در منزلش گم شود، و بداند که خادمش آن را سرقت کرده، آیا جایز است خادمش را تحویل پلیس دهد تا
حقّش به او بازگردد؟ با توجّه به این که میداند پلیس او را مورد ضرب و جرح و حبس قرار میدهد؟ آیا در این مسأله بین خادم
شیعه و غیر شیعه فرقی هست؟
جواب: هرگاه مال مسروقه مال مهمّی باشد، و مجازات خادم توسّط پلیس شدید نباشد، و راه گرفتن حق منحصر در این کار باشد،
مانعی ندارد. و تفاوتی بین خادم شیعه و غیر شیعه نیست.
سؤال 436 - گاهی تشخیص موضوع روشن، و معلوم است که حق با زید میباشد، ولی عمرو منکر این حق است، ولی گاه چنین
نیست. آیا در این صورت رجوع به غیر حاکم شرع جایز است؟
جواب: اگر حق ثابت و روشن نباشد، و در رجوع به حاکم غیر شرعی احتمال این باشد که حق به غیر صاحبش داده شود، رجوع
جایز نیست. مگر با رضایت طرفین، و منحصر بودن راه در آن.
سؤال 437 - در مواردي که متداعین غیر شیعه یا غیر مسلمان بوده، و در یکی از احوال شخصیّه (ارث، وصیّت، نکاح و طلاق) با
یکدیگر اختلاف داشته، و به دادگاه اسلامی مراجعه کنند، آیا دادگاه مزبور صلاحیّت، یا الزام به رسیدگی دارد؟ و در
ص: 144
صورت رسیدگی، مبناي حکم قاضی، احکام اسلامی خواهد بود، یا مذهب یکی از اصحاب دعوي؟ در صورت اخیر، اگر اصحاب
دعوي داراي ادیان یا مذاهب مختلف باشند، ملاك حکم قاضی مذهب کدام یک از آنان خواهد بود؟
جواب: حاکم شرع مزبور میتواند طبق مذهب شیعه، یا طبق مذهب آنها در میان آنان حکم کند. و اگر مذهب آنها مختلف است،
طبق شیعه قضاوت میکند.
سؤال 438 - اگر دو نفر با هم اختلافی داشته باشند، و هر کدام طبق فتواي مرجع تقلیدش حق با او باشد، آیا در این صورت براي
قطع مادّة نزاع میتوان به حاکم غیر شرعی رجوع کرد؟
جواب: آنها باید در نزاع خود به حاکم شرعی رجوع کنند. و او طبق نظر خود حکم میکند، و براي طرفین پذیرش آن لازم است.
سؤالات دیگر مسائل قضایی
سؤال 439 - با عنایت به این که تقدیم دادخواست به دادگاهها از طرف مدّعی مستلزم مخارج زیادي، از قبیل هزینۀ تمبر دادرسی،
صفحه 96 از 371
هزینۀ کارشناسی، هزینۀ تهیّۀ وسیلۀ اجراي معاینۀ محلّ، و مانند آن میباشد، آیا دادگاه میتواند (در صورت وارد تشخیص دادن
اصل دعواي خواهان،) علاوه بر اصل موضوع، حکم به محکومیّت مدّعی علیه نسبت به پرداخت هزینههاي مزبور بنماید؟
جواب: اگر راه گرفتن حقّ منحصر به مراجعه به دادگاه بوده، حق دارد هزینههاي مزبور را نیز بگیرد.
سؤال 440 - کتابهاي فقهی، که دلالت بر وجود نوعی هیأت منصفه و یا شبیه آن، در پارهاي از محاکم رسیدگی به دعاوي در
دورههایی از تاریخ قضاي اسلامی داشته باشد، کدامند؟ چنانچه نمونههاي تاریخی از برگزاري جلسات محاکمه با حضور فضلا و
اهل علم که در محضر قاضی تشکیل شده سراغ دارید، به آنها اشاره نموده، و منبع آن را مشخص فرمایید.
جواب: مرحوم محقّق در کتاب شرایع، کتاب القضاء به این مسأله اشاره کرده،
ص: 145
اللّ علیه بحث نسبتاً مشروحی در این زمینه دارد. (به جلد 40 جواهر الکلام، صفحۀ 77 ، مراجعه شود.)
􀀀
و صاحب جواهر رضوان ه
سؤال 441 - با توجّه به این که در سیستم حقوقی برخی کشورها نهاد هیأت منصفه وجود دارد، و این هیأت از میان اقشار مختلف
مردم انتخاب میشود، و در پارهاي از رسیدگیهاي قضایی شرکت میکند، و احراز مجرمیّت متّهم را، که در حقیقت احراز موضوع
است، به نمایندگی از جامعه بر عهده دارد، لطفاً نظرتان را در مورد هیأت مذکور در دو فرض زیر بیان کند:
الف) قاضی مکلّف به تبعیّت از نظر آنان در مورد اعلام مجرمیّت یا برائت متّهم باشد.
ب) نظر هیأت منصفه به صورت مشورت با قاضی براي کشف حقیقت باشد، و الزامآور نباشد.
جواب: هیأت منصفه میتواند به دو صورت عمل کند:
یکی به صورت گروه مشاور، و رأي نهایی به نظر قاضی باشد.
دوّم در مسائلی که کارشناسی موضوعی لازم دارد، و احتیاج به تخصّص در این کارشناسی است، چنانچه افراد خبرة ثقه کارشناسی
کنند، نظر آنها براي قاضی در موضوعات محترم است.
سؤال 442 - از آنجا که قانون مجازات اسلامی از شرع انور الهام گرفته، و قانونگذار در مقام تدوین قانون با تمسّک به منابع معتبر
فقهی شیعه مبادرت به انشاي قانون نموده، در باب تعزیرات حکومتی پاسخ به سؤالات زیر مورد نیاز است:
چیست؟ « به نظر حاکم واگذار شده است » -1 با توجّه به سیاق مادّة 16 قانون مجازات اسلامی در باب تعریف تعزیر، منظور از جملۀ
آیا مراد از حاکم، حاکم شرع است، یا قاضی محکمه؟
جواب: منظور حاکم شرع است. و اگر قاضی محکمه مجتهد باشد، یا مأذون در این گونه امور نیز باشد، حقّ تعیین تعزیر را از نظر
کیفیّت و کمیّت به تناسب میزان جرم دارد.
ص: 146
-2 آیا متولّیان امور رسیدگی به تعزیرات حکومتی، مأذون از طرف حاکم شرع میباشند؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
-3 با توجّه به این موضوع که متصدّیان و متولّیان شعب تعزیرات حکومتی از طرف وزیر دادگستري منصوب میشوند. آیا
صلاحیّت آنان جهت رسیدگی و صدور حکم در باب مسائل تعزیرات حکومتی، محلّ اشکال است؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
-4 از آنجا که سازمان تعزیرات حکومتی زیر نظر قوّة مجریّه اداره میگردد، و بر اساس مصوّبات مجمع تشخیص مصلحت نظام،
صلاحیّت رسیدگی به امور محوّله را دارد؛ آیا تصمیمات صادره، قضایی تلقّی میگردد، یا جزء تصمیمات اداري میباشد؟
جواب: تعزیر در همه جا جزء احکام قضایی است. ولی اگر ضوابطی براي آن از سوي دستگاه قضایی تعیین گردد، و براي اجرا در
صفحه 97 از 371
براي حمل یا فروش هر گرم تریاك فلان » : اختیار دیگران قرار گیرد، جزء وظایف اجرایی محسوب خواهد شد. مثلًا اگر گفته شود
تعیین این ضابطه حکم قضایی است، و عمل به آن در مورد مجرمین، حکم اجرایی است. «. مقدار جریمه باید گرفته شود
اعمال قوّة مجریّه، جز در اموري که در این قانون مستقیماً بر عهدة » : -5 با عنایت به اصل شصتم قانون اساسی که اشعار میدارد
آیا رؤساي شعب تعزیرات حکومتی منصوب از طرف قوّة مجریّه، که ؛« رهبري گذارده شده، از طریق رئیس جمهور و وزرا است
مأذون از ناحیۀ رهبري میباشند، صلاحیّت فصل خصومت، رسیدگی، صدور حکم و اعمال مجازات را دارند، یا بایستی مأذون از
ناحیۀ رئیس قوّة قضائیّه باشند؟
جواب: در صورتی که تعیین ضوابط از سوي قوّة قضائیّه شده باشد، نصب آنها براي اجرا از سوي قوّة مجریّه مانعی ندارد.
سؤال 443 - چنانچه مأموران انتظامی گزارش نمایند که اشخاصی در منزل مسکونی خود در حال ارتکاب اعمال منافی عفّت
میباشند، آیا قاضی محکمه
ص: 147
میتواند مجوّز ورود به محلّ را صادر نماید؟
جواب: مادام که به صورت یک توطئه و فساد گسترده در نیاید، ورود به محلّ و تجسّس جایز نیست.
سؤال 444 - لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
-1 ایجاد زمینه و بسترسازي جرم و گناه چه حکمی دارد؟
-2 اگر بسترسازي و ایجاد زمینۀ جرم و گناه از طریق محاکم قضایی، یا ضابطین قضایی صورت گیرد. چه حکمی دارد؟ توضیح این
که فردي را ترغیب و تشویق به پرداخت وجهی، تحت هر عنوان کنند (با صرف نظر از تحقّق یا عدم تحقّق آن) تا موجبات گرفتاري
فرد یا افرادي را فراهم آورند، این عمل فی نفسه از نظر شرع مقدّس اسلام چه حکمی دارد؟
جواب: بسترسازي جرم و گناه شرعاً جایز نیست؛ خواه از سوي محاکم باشد، یا غیر محاکم؛ مگر در مواردي که خطري از سوي
کسی یا گروهی احساس شود، مثل قاچاقچیان موادّ مخدّر و امثال آنها.
سؤال 445 - در فقه اسلامی مرور زمانهایی وجود دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
-1 مرور زمان امحا و تخریب گورستان یک صد سال (پنجاه سال هم شنیدهام).
-2 مرور زمان شوهر مفقود الاثر براي زوجه هفت سال.
-3 مرور زمان اشیاي گمشده و مسکوکات هفت سال.
-4 مرور زمان تحجیر (سنگچین کردن پیرامون زمین بایر، یا موات به منظور مالکیّت) یک سال.
-5 مرور زمان غصب یک سال (که اگر صاحب مال مغصوبه مراجعه کند میتواند ادّعاي غصب کند، و بعد از انقضاي مدّت مزبور
غصب معنا پیدا نمیکند. چون این مدّت دلیل بر اغماض یا رضایت یا اعراض مالک است؛ ولی به نحو دیگري میتواند مال خود را
مطالبه کند.)
-6 مرور زمان املاك بلا صاحب؛ مجهول المالک، یا مجهول المکان، یا املاکی که
ص: 148
از آنها اعراض شده و متروك ماندهاند. بر حسب عرف جامعه به نظر حاکم شرع (علم قاضی) است. ولی باید زمانی داشته باشد.
(این مرور زمان در قانون 20 سال میباشد.)
نظر حضرتعالی در مرور زمانهاي مذکور چیست؟
جواب: مروز زمان در امحا و تخریب گورستان وجود ندارد، مگر وقتی که گورستان متروکه شود، و استخوانها خاك گردد. در
صفحه 98 از 371
مورد همسر مفقود الاثر چهار سال از زمان مراجعه به حاکم شرع است. در اشیاي گمشده باید تا یک سال به دنبال صاحب آن
بگردند، اگر پیدا نشد میتوانند آن را به شخص نیازمندي بدهند.
در تحجیر و غصب و املاك بلا صاحب مرور زمان وجود ندارد، بلکه معیار آن است که یقین به اعراض صاحب اصلی پیدا کنیم؛
خواه یقین در یک روز پیدا شود، یا پنجاه سال. البتّه مرور زمانهاي دیگري هم داریم؛ مثلًا کسانی که دو سال در مکّه بمانند به حکم
اهل مکّه میشوند، و حجّ آنها حجّ افراد است. و اشخاصی که یک سال یا بیشتر در محلّی براي تحصیل، یا کسب و کار میمانند،
آنجا به حکم وطن آنها میباشد.
سؤال 446 - در جرائمی، که دو یا چهار بار اقرار شرعی معتبر است (مثل سرقت و زنا،) اگر متّهم در اوّلین جلسۀ دادگاه، منکر
سرقت، یا قبل از اقرار چهارم در مثل زنا منکر اتّهام خود باشد، آیا تشکیل جلسات بعدي، و استماع اقرار یا انکار بعدي نیز لازم
است؟ یا این که قاضی میتواند با انکار اوّلیّه، و با توجّه به این که حتّی در صورت اقرار در جلسات بعدي، نصاب اقرارها کامل
نمیشود، حکم به برائت وي صادر نماید؟
جواب: قاضی موظّف نیست در جلسات متعدّد متّهم را احضار و از او سؤال کند. هرگاه در جلسۀ اوّل انکار کرد و دلیلی وجود
نداشت، حکم به برائت میکند.
سؤال 447 - نظر به این که براي قاضی جایز نیست به یکی از طرفین دعوا، یا به هر دو تلقین کند، آیا میتواند طرفین دعوا را به
مقرّرات و احکام شرع مقدّس آشنا کند؟ اگر پس از این ارشاد و آشنایی طرفین به موازین و مقرّرات جاریه، در خواست
ص: 149
قسم نشود، آیا حکم برائت مفهومی دارد؟ با در نظر گرفتن این که در قانون فعلی نیز قید شده که در صورت عدم وجود مدارك یا
شواهد، مدّعی علیه با قسم شرعی تبرئه خواهد شد، و در صورت انصراف از تقاضاي سوگند، دادگاه با توجّه به سایر مستندات به
دعوا رسیدگی نموده، و رأي مقتضی را صادر مینماید.
جواب: بیان احکام شرع براي طرفین دعوا، داخل در مسألۀ تلقین حرام نیست.
سؤال 448 - اگر کسی بر علیه دیگري شکایت نماید، امّا در نهایت نتواند ادّعاي خود را ثابت کند، و به واسطۀ شکایت، وقت مدّعی
علیه تلف شده، و متحمّل ضرر مالی و آبرویی شود، لطفاً بفرمایید:
-1 آیا مدّعی علیه میتواند شاکی را به جرم افترا و اضرار، تحت تعقیب قرار دهد، و بر علیه او شکایت نماید؟
جواب: اگر ضرر قابل ملاحظهاي بر او وارد شود، حق دارد شکایت کند.
-2 آیا میتوان از ادلّۀ قذف تنقیح مناط کرد، تا به محض این که شاکی نتوانست اتّهام متّهم را ثابت کند، جرم افترا براي وي ثابت
شود؟
جواب: این، نوعی قیاس است و جایز نیست.
-3 آیا میتوان بین جایی که شاکی خود را مُحِقّ میدانسته، و مواردي که چنین نبوده، فرق قائل شد؟ در صورت چنین فرقی، آیا
متّهم باید ثابت کند که هدف شاکی اضرار بوده، یا شاکی باید ثابت کند که هدفش اضرار نبوده است؟
جواب: در این مسأله دخالتی ندارد؛ معیار ایجاد اضرار است.
هر ایرانی که در خارج ایران مرتکب جرمی شود و در ایران یافت » : سؤال 449 - در مادّة هفت قانون مجازات اسلامی آمده است که
با توجّه به این که از مادّة مذکور چنین استفاده میشود که این «. شود، طبق قانون جزاي جمهوري اسلامی ایران مجازات میشود
حکم در مورد مطلق جرایم ارتکابی در خارج، (اعمّ از این که جرم ارتکابی در خارج مورد رسیدگی قرار بگیرد یا قرار نگیرد)
جاري است، نظر حضرتعالی در مورد هر کدام از فروض ذیل چیست؟
صفحه 99 از 371
-1 اگر فردي ایرانی در کشوري غیر اسلامی مرتکب جرم شود، حکم قضیّه چیست؟
ص: 150
جواب: باید طبق قانون اسلامی مجازات شود.
-2 اگر فردي ایرانی در کشوري اسلامی، مرتکب جرمی شود، حکم قضیّه چیست؟
جواب: مانند جواب سابق است، و اصولًا تأثیري در مجازات ندارد؛ مگر در موارد بسیار نادر.
منظور از مصالحه « مصالحه نمایند » ، سؤال 450 - در برخی موارد که از محضر مبارك حضرتعالی استفتا شده، پاسخ فرمودهاید
چیست؟ آیا قاضی محکمه نیز باید نقشی در این مصالحه داشته باشد، یا نباید مداخله کند؟ و چنانچه طرفین با هم مصالحه ننمایند،
تکلیف دادگاه چیست؟
جواب: قاضی میتواند به عنوان مصلح بین الناس (نه به عنوان قضاوت) در این گونه موارد دخالت کند.
سؤال 451 - اگر نظرِ قاضیِ مجتهد جامع الشرائط بر خلاف قانون، ولی مبتنی بر نظریّۀ مشهور فقها باشد. (مثلًا قانون، ضمان را نقل
ذمّه دانسته، ولی وي ضمّ ذمه به ذمّه میداند) چگونه باید عمل کند؟ آیا میتواند از صدور حکم خودداري کرده، و موضوع را به
قاضی دیگر محوّل کند؟
جواب: مانعی ندارد.
سؤال 452 - چنانچه قاضی با توجّه به پرونده، شهادت شهود و قرائن و امارات دیگر، حکمی صادر نماید، و آن حکم منطبق با
واقعیّت نباشد، هر چند قاضی تمام سعی و تلاش خود را در کشف حقیقت نموده باشد؛ آیا مسئولیّتی بر عهدة قاضی هست؟
جواب: در صورتی که قاضی تلاش خود را بکند، عند الله معذور است، و فی الحدیث
.« للمصیب اجران، و للمخطئ اجرٌ واحد »
ص: 151
فصل شانزدهم: احکام بیع
تجارتهاي حرام و باطل
-1 فیلمها و عکسهاي مبتذل
سؤال 453 - اخیراً تهیّه و توزیع تصاویر مهیّج شهوت در شکلهاي مختلف و بعضاً به بهانۀ عرضۀ آثار هنري و عرفانی، بر روي
کاشیها، لباسها، کارتهاي تبریک و مانند آن، شایع گردیده است؟ نظر مبارك نسبت به موارد ذیل چیست؟
الف) خریدوفروش این گونه تصاویر چه حکمی دارد؟
ب) وظیفۀ فروشندگان نسبت به محو تصاویر مبتذل، که بر روي اجناسی مانند لباس، صابون، بستههاي شیرینی و امثال اینهاست،
چیست؟
ج) مزد کارگران و بنّاها در قبال نصب کاشیهایی که منقّش به این گونه تصاویر میباشد، چه حکمی دارد؟
د) آیا نصب تصاویر مذکور در معرض دید افراد جایز است؟
جواب: استفاده از تصاویر مبتذل و فسادانگیز، به هر نحو که باشد، جایز نیست، و ترویج آن نیز شرعاً ممنوع است، و مزد گرفتن در
برابر آن مجاز نمیباشد، و چنانچه بتوانند باید آن را محو کنند.
سؤال 454 - فرشها و کوبلنهایی با تصاویر زنان سر برهنه، یا رقّاصیهاي دسته جمعی بافته میشود، همچنین عکسهاي مینیاتوري با
صفحه 100 از 371
همین مضامین کشیده میشود. تهیّه، تولید، خرید، فروش و نصب آنها در منازل یا مغازهها چه صورتی دارد؟
جواب: با توجّه به این که این عکسها ترویج فساد است، تولید و خریدوفروش و نگهداري آن اشکال دارد.
ص: 152
-2 نوارهاي صوتی و تصویري مبتذل (موسیقی)
سؤال 455 - متأسّفانه نوارهاي ویدیوئی محتوي فیلمهاي مبتذل، اعم از موسیقی، آواز، رقص زنان یا مردان، یا زن و مرد، بلکه بالاتر
نوارهایی که عمل زناشویی را نمایش میدهد، به وفور در بازار یافت میشود! و از طرفی، در بعضی از محافل شایع شده که چون به
صورت پخش غیر مستقیم است اشکالی ندارد، یا اگر محرّك نباشد، حرام نیست! لطفاً در این زمینه به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
-1 خریدوفروش و نگهداري این نوارها، و نگاه کردن به این فیلمها چه حکمی دارد؟
-2 آیا بین پخش مستقیم و غیر مستقیم در فرض مزبور تفاوتی است؟
-3 آیا جمعآوري و از بین بردن آنها واجب است؟ در صورت وجوب، این کار، بر عهدة چه کسی است؟
-4 در صورتی که از شخصی به دلیل خرید، یا فروش، یا نگهداري، این گونه نوارها، یا دیدن فیلمهاي محتوي آن، به دادگاه
شکایت کند، مجازات آن چیست؟
جواب 1 تا 4: خریدوفروش و نگهداري و نگاه کردن به این گونه فیلمها حرام است؛ خواه مستقیم باشد یا غیر مستقیم، و بر حاکم
شرع لازم است که آنها را جمعآوري کرده و از بین ببرد، و این کار تعزیر دارد.
سؤال 456 - مدّتی است پیرامون موسیقی تحقیقاتی را آغاز نموده، لکن به مشکلی برخوردم، که تاکنون برایم حلّ نشده است. بنده
به لحاظ عقلی نتوانستم خود را قانع کنم، که اسلام مطلق موسیقی را حرام کرده باشد. و اگر چنین است، باید ملاك و معیاري
داشته باشد. این بود که به کتب فقهی و فتاواي بعضی از علماي بزرگوار مراجعه نمودم. متوجّه شدم که در مورد حرمت موسیقی،
اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر عبارت شیخ در مکاسب به دست میآید، که ایشان موضوع حرمت را لهو میداند؛ امّا بعضی از
بزرگواران، خصوصاً امام راحل قدس سرّه طرب را معیار آن ذکر میکنند. با توجّه به مطالب بالا، خواهشمند است بیان فرمایید: آیا
حرمت موسیقی به خاطر مطرب بودن است، که بر اثر مرور زمان (مثل شطرنج) تغییر پیدا کرده و
ص: 153
تبدیل به لهو شده است؟ یا از همان ابتدا موضوع و عنوان حرمت موسیقی، لهو بوده و هست؟ در این صورت نظر علماي بزرگوار
مبنی بر مطرب بودن را چطور توجیه میکنید؟
جواب: بعید نیست آنچه فقها و مراجع در این زمینه میگویند، غالباً به یک ریشه بازگردد، هر چند اختلافی در الفاظ آنها وجود
دارد. و آن همان است که ما قبلًا گفتهایم: آهنگهایی وجود دارد که در مجالس فساد نواخته میشود، و در کنار آن غالباً
هرزگیهاي دیگر وجود دارد. آهنگهایی که گاهی از آن به موسیقی مبتذل، و گاه فسادانگیز، و گاه مطرب، تعبیر میشود. این
آهنگها هر جا، و با هر محتوایی باشد، حرام است؛ ولی آهنگهاي دیگري هست که چنین نیست. مانند آهنگهاي معروفی که اشعار
مختلف مذهبی، مرثیهها و موزیکهاي نظامی و ورزشی با آن نواخته میشود، اینها حرام نیست؛ چرا که در تعریف قسم اوّل
نمیگنجد. البتّه مصادیق مشکوکی هم وجود دارد که به درستی شناخته نمیشود، که آیا از قسم اوّل است، یا از قسم دوّم؟ و نظر به
این که در شبهات تحریمیّۀ مصداقیّه اصل بر برائت میباشد، در مصادیق مشکوك برائت جاري میشود.
گوش دادن به دو نوع از موسیقی شرعاً اشکال دارد؛ صداي زن، و دیگري آهنگ مطرب؛ یعنی آهنگی » : سؤال 457 - گفته میشود
که انسان را از حالت طبیعی خارج میسازد.
صفحه 101 از 371
الف) در خصوص مورد اوّل؛ یعنی گوش دادن مرد به آواز زن مشکلی نیست، ولی آیا گوش دادن آواز زن براي زن هم حرام
است؟
ب) در مورد دوّم باید بگویم که هیچ گونه آهنگی نمیتواند مرا از حالت طبیعی خارج سازد. گوش دادن به نوار موسیقی، چه با
کلام و چه بیکلام، چه غمگین و چه غیر غمگین، براي من چه حکمی دارد؟
جواب الف: چنانچه آهنگ و صدا مناسب مجالس لهو و فساد باشد، براي زنان هم جایز نیست.
جواب ب: معیار، افراد و اشخاص نیستند، بلکه کلیّۀ آهنگهاي متناسب با
ص: 154
مجالس لهو و فساد براي همه حرام است، خواه انسان را از حالت طبیعی بیرون ببرد یا نبرد.
سؤال 458 - خرید، فروش، توزیع و تکثیر نوارهاي موسیقی غیر مجاز، و عکسهاي مبتذل و مستهجن چه صورت دارد؟ پولی که از
این راه کسب میشود، چگونه است؟
جواب: تمام اینها حرام است.
سؤال 459 - استفاده از نوارهاي تصویري مبتذل و مستهجن توسّط زن و شوهر، جهت تهییج قوّة شهویّه، بدون این که مفاسد دیگري
بر آن مترتّب گردد چه حکمی دارد؟ آیا کسی که این گونه نوارها را به منظور فوق نگهداري میکند، قابل تعزیر است؟
جواب: اشکال دارد و قابل تعزیر است؛ ولی در مرحلۀ اوّل در این گونه موارد در مقام تعزیر باید به اخطارهاي لفظی قناعت کرد.
سؤال 460 - لطفاً در مورد موسیقی به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 آیا موسیقی اصالتاً موضوع حکم قرار گرفته، یا تابع غنا میباشد؟
-2 آیا موضوع عرفی است، یا حدّ خاصّ شرعی دارد؟
-3 اگر با عرف است، کدام عرف معیار است؟ عرف عامّ، یا عرف مؤمنین، یا موسیقیدانان و آهنگسازان، یا عرف فقها و مفتیان؟
-4 لطفاً حدّ و حدود موسیقی مجاز غیر غنایی را بیان نمایید. آیا این حدود در مورد موسیقیهاي محلّی و سنّتی است، یا در مورد
موسیقیهاي خارجی و به خصوص کلاسیک هم موضوعیّت دارد؟
-5 نقش طرب در تحقّق موسیقی حرام چگونه است؟
جواب: پاسخ تمام سؤالات شما به شرح زیر است: کلّیّۀ صداها و آهنگهایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غیر آن
حلال است، و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود. و امّا آلات و ابزار موسیقی، آنچه مربوط به موسیقی حرام است،
یعنی غالباً با آن موسیقی حرام نواخته میشود، تولید و خریدوفروش و ارائۀ تصویر آن در وسایل ارتباط جمعی حرام میباشد. ولی
آلات
ص: 155
مشترکه، یا آنچه غالباً موسیقی حلال با آن نواخته میشود، در جهات فوق اشکالی ندارد.
که داراي ابزار و آلات « مُطرِب » سؤال 461 - متأسّفانه در یکی دو سال اخیر، عدّهاي براي عروسی فرزندان خود از افرادي به نام
موسیقی بوده، و در عروسیها ضمن آواز خواندن به رقص و پایکوبی نیز میپردازند، دعوت به عمل میآورند! با توجّه به آثار
منفی حضور مطربان، دعوت از چنین افرادي و پول دادن به آنها شرعاً چه حکمی دارد؟
جواب: دعوت کردن از مطرب حرام است، و پول دادن به آنها گناه دیگري است. علاقهمندان به اسلام و شیعیان اهل بیت اطهار
علیهم السلام بایستی از این اعمال پرهیز کنند.
سؤال 462 - با توجّه به گسترش موسیقی در جامعه، خصوصاً در بین جوانان، حکم موارد ذیل را از نظر شرعی بیان فرمایید:
صفحه 102 از 371
الف) با توجّه به این که اکثر آلات موسیقی کاربردهاي مشترك بین حلال و حرام دارند، حکم خرید، فروش، نگهداري، آموزش،
یادگیري و استفادة از آنها چیست؟
ب) آیا تعریف غنا از نظر شرعی بر آوازهخوانیهاي رایج، که یک فرد متن شعر یا نثر را با آواز خوش میخواند قابل تطبیق است؟
آیا محتواي متن هم دخالتی در حکم شرعی دارد؟
ج) مجلس حرام به چه مجلسی گفته میشود؟ آیا هدف و انگیزة برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در تعیین مصداق دخالت
دارد؟ یا صِرف وقوع عمل حرام در مجلسی، آن را تبدیل به مجلس حرام میکند؟
د) با توجّه به حکم مسألۀ فوق، منظور از مناسبت آهنگ یا غنا با مجلس حرام، آیا اختصاص آن صرفاً به مجلس حرام است (یعنی
این آهنگ فقط در این گونه مجالس نواخته میشود) یا به صرف نواختن آهنگ در مجلس حرام، مناسبت با مجلس حرام تحقق
پیدا میکند؟
ص: 156
جواب الف تا د: کلیّۀ صداها و آهنگهایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غیر آن حلال است، و تشخیص آن با
مراجعه به اهل عرف خواهد بود.
منظور از مناسبت با مجلس لهو و فساد آن است که این گونه آهنگها، صرف نظر از محتوا، غالباً در آن گونه مجالس نواخته
میشود و نیّت تشکیلدهندگان در آن تأثیر ندارد، و منظور از آلات مشترکه آلاتی است که به طور گسترده هم در مجالس حرام و
هم در مجالس حلال از آن استفاده میشود.
سؤال 463 - آیا حکم جواز غنا در مجلس زفاف و عروسی، در مجلس شب عقد نیز جاري است؟
جواب: تفاوتی بین شب عقد و عروسی و سایر شبها نیست، و آهنگها و موسیقیهاي مناسب مجالس لهو و فساد، در هر حال حرام
است.
سؤال 464 - نظر به ابهامات و پرسشهایی که در خصوص چگونگی مواجه افکار عمومی با موسیقی و آواز زنان مطرح است،
سؤالات ذیل تقدیم حضور میگردد.
-1 اجراي آواز بانوان به صورت تکخوانی و هم آوایی چه حکمی دارد؟
-2 پرداختن زنان به موسیقی و آواز تا چه حد مجاز میباشد؟
-3 آواز بانوان به چه نحوي و در چه مکانهایی مجاز میباشد؟
-4 آیا پخش و انتشار موسیقی و آواز بانوان مجاز است؟
جواب 1 تا آخر: کلیّۀ آهنگها و صداهایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غیر آن جایز است، و فرقی در این قسمت
میان مرد و زن نیست، ولی خوانندگی نوع مباح براي زنان در صورتی جایز است که مجلس مخصوص به جنس خودشان باشد.
خواه دسته جمعی بخوانند، یا به تنهایی. جوانان عزیز باید توجّه داشته باشند که سیل تهاجم فرهنگی غرب نباید ما را مرعوب سازد،
و تصوّر کنیم ما باید خود و احکام دین خود را بر فرهنگ آنها تطبیق دهیم؛ زیرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوي ابتذال
کامل پیش میبرد، و آنها را از درون تهی میسازد، و به این ترتیب هر گونه مانع را که بر سر راه مطامع آنهاست بر میدارد.
ص: 157
-3 رقص
سؤال 465 - تعریف رقص از نظر شرعی چیست؟ و حکم آن به نظر حضرتعالی چه میباشد؟
صفحه 103 از 371
جواب: تنها رقص زن براي شوهرش جایز است، و بقیّه اشکال دارد، و رقص یک امر عرفی است، و آن حرکات موزونی است که
افراد مطّلِع تصدیق کنند مصداق رقص است، و اگر مصادیق مشکوکی پیدا کرد حرام نیست.
سؤال 466 - با توجّه به این که به جز رقص همسر براي همسر، بقیّۀ رقصها اشکال دارد، لطفاً بفرمایید: پولی که به عنوان شاباش در
مجالس رقص، به ویژه عروسیها، به کسی که میرقصد میدهند، براي دهنده و گیرندة آن، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: دادن و گرفتن این پولها جایز نیست.
سؤال 467 - دست افشانی چه حکمی دارد؟
جواب: اگر منظور از دست افشانی رقص است، رقص حرام است؛ مگر رقص زن براي همسرش.
-4 دست زدن
سؤال 468 - آیا دست زدن هماهنگ و مرتّب، یا نامرتّب، در مجالس مولودي ائمّۀ اطهار علیهم السلام جایز است؟ آیا با احترام و
قداست این مجالس سازگار است؟ شرکت در این مجالس، که جهت اظهار شادي به دست زدن مشغول میشوند، چه حکمی
دارد؟
جواب: کف زدن مانعی ندارد؛ امّا در مساجد و حسینیّهها باید ترك شود.
سؤال 469 - حکم کف زدنِ هماهنگ و مرتّب یا نامرتّب به صورت مطلق، و در هر مجلسی (عروسی، مهمانی، مولودي و مانند آن)
و در هر مکانی اعمّ از مسجد، حسینیّه، منزل و مانند آن، جهت اظهار شادي و سرور، یا تشویق، چیست؟
جواب: از جواب سابق معلوم شد؛ ولی توجّه داشته باشید که افراط در هیچ کاري شایسته نیست.
ص: 158
سؤال 470 - معمولًا در مراسم عید الزهرا کف زدن، پایکوبی، رقص و حتّی اموري را که جمیع فقها صریحاً فتوا به حرمت آن
دادهاند، را مستند به حدیث رفع القلم که ذیلًا به آن اشاره میشود، جایز میدانید؟
رامَۀً لَکَ وَ 􀀀 اهُمْ کَ 􀀀ی􀀀 ا اکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئاً مِنْ خَطا 􀀀 ذلِکَ الْیَوْمِ، وَ ل 􀀀 ایّ مِنْ
امٍ 􀀀 اثَۀَ 􀀀 کُلِّهِم ثَل الْک انْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ 􀀀
اتِب
􀀀
مَ ینَ 􀀀 وَ امَرْتُ الْکِرا »
«1» « لِوَصِیِّکَ
آیا این نوع احادیث از نظر سند معتبر است؟ و بر فرض اعتبار معناي حدیث چیست؟
اللّ که ائمّۀ معصومین علیهم السلام اجازة
􀀀
اللّ است، و معاذ ه
􀀀
جواب: این روایت از نظر سند اعتباري ندارد؛ به علاوه مخالف کتاب ه
ارتکاب گناه به افراد در این ایّام یا غیر این ایّام داده باشند. و بر فرض اعتبار، معناي حدیث این است که اگر کسی لغزشی از او سر
زد خداوند او را میبخشد، نه این که عمداً آلودة گناه شود.
-5 قمار
سؤال 471 - با عنایت به اهمیّت ورزش از دیدگاه اسلام، و توسعۀ اماکن و فضاهاي ورزشی و فرهنگی، و به منظور پیشگیري از
تهاجم و شبیخون دشمن، و با توجّه به این که ورزش و حرکات جسمانی موجب نشاط جسمی و روحی انسان، و مقدّمۀ تحصیل
سلامتی و حفظ و تداوم آن در جامعۀ اسلامی است، خواهشمند است نظریّه شرعی خود را نسبت به راهاندازي ورزش بیلیارد اعلام
نمایید.
جواب: هرگاه بازي مذکور از عنوان آلت قمار خارج شده باشد، و در نزد تودة مردم به عنوان یک سرگرمی یا ورزش شناخته شود،
بازي با آن بدون برد و باخت مالی اشکالی ندارد. در غیر این صورت جایز نیست.
صفحه 104 از 371
سؤال 472 - در اثر کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی، با در اختیار داشتن یک دست ورق (پاسور) براي سرگرم کردن و گذاردن
وقت، خود را مشغول کردهایم. امّا
______________________________
. 1) بحار الانوار، جلد 31 ، صفحۀ 125 )
ص: 159
این اوراق توسّط بازرسی کارخانه توقیف، و ما متّهم به قمار بازي شدهایم. با توجّه به کمبود امکانات و گذراندن وقت به صورت
کسلکننده، لطفاً نظر خود را راجع به این مسأله بیان فرمایید: آیا این کار از نظر شرعی حرام است؟ و در صورت حرام بودن، آیا
این کار شرعاً تعزیر دارد؟
جواب: مانند جواب سؤال قبل است.
هرگاه بازي یا ورزشی، از آلت قمار بودن » : چنین بیان داشتهاند « ورزشها » سؤال 473 - مراجع بزرگوار در رسالههاي خود پیرامون
«. خارج شده باشد، اشکال ندارد
سؤال حقیر این است که: ملاك خروج از آلت قمار بودن چیست؟
-1 آیا ملاك همۀ مردم دنیا هستند، یا اکثریّت مردم؟
-2 آیا ملاك همۀ مردم مسلمان هستند، یا اکثریّت مسلمانان، یا کشور ایران؟
-3 آیا نباید احدي در این دنیا با وسیلۀ مذکور، قمار کند، یا ملاك چیز دیگري است؟
جواب: ملاك این است که در منطقهاي که با آن بازي میکنند مردم به عنوان یک آلت قمار به آن نگاه نکنند، بلکه آن را یکی از
انواع ورزش بشمارند.
سؤال 474 - مسابقاتی براي رشد و شکوفایی مردم در زمینۀ آشنایی بیشتر آنان با زندگی ائمّۀ اطهار علیهم السلام و احکام شرعیّه
برگزار میشود:
الف) چنین مسابقاتی از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
ب) اگر براي کمک به مخارج مسابقه، با رضایت شرکت کنندگان وجهی از آنها دریافت شود، حکم آن چیست؟
ج) اهداي جوایز جهت ایجاد رقابت فرهنگی بین مردم از وجوه پرداختی توسّط شرکت کنندگان در مسابقه، چه حکمی دارد؟
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 159
د) در صورتی که به شرکت کنندگان اعلام شود، در آمد احتمالی مسابقه صرف کارهاي فرهنگی فلان مرکز میشود، آیا صرف
آن در کارهاي مذکور اشکالی دارد؟
جواب: این کار از نظر شرعی اشکال دارد؛ مگر این که پولی از مردم نگیرند، و افراد نیکوکار هزینۀ آن را بپردازند. آنچه فعلًا
معمول شده، در واقع شبیه بختآزمایی و ازلام است.
ص: 160
اقدام به عضوگیري میکند هر عضو موظّف است مثلًا مبلغ « طرح پیوند و همکاري » سؤال 475 - شرکتی ایرانی به نام … به عنوان
1300 تومان به حساب شرکت و 4 نفر از اشخاصی که در لیست 7 نفرة ارسالی شرکت قرار دارند واریز نماید. (هر نفر 200 تومان و
500 تومان به حساب شرکت) بعد از واریز مبلغ فوق، ایشان جزء گردونۀ 7 نفره قرار میگیرد و نفر هفتم از گردونه خارج میشود،
صفحه 105 از 371
و به همین ترتیب گردونه با گرفتن عضوهاي جدید میچرخد، تا این که ایشان، که نفر اوّل بوده، نفر هفتم شود. و از گردونه خارج
823 نفر هر کدام مبلغ 200 تومان به حساب آن شخص واریز میکنند، که مجموعاً / گردد. آنها مدّعی هستند که در این مرحله 543
1 تومان به حسابش واریز میگردد، که همۀ این مبلغ از طرف عضوهاي جدید به حسابش واریز شده است. /681 /400 / مبلغ 000
آیا این کار از نظر شرعی جایز است؟
حکم این شرکت چیست؟ اگر به حساب خیریّه و حمایت از مستمندان باشد، چگونه است؟
جواب: این کار نوعی کلاهبرداري و شبیه قمار است، و حرام میباشد.
سؤال 476 - برگههایی به نام ارمغان بهزیستی از طرف یک سازمان دولتی به مبلغ معیّنی به مردم فروخته میشود، و در برخی از آنها
سؤال یا سؤالاتی مطرح شده است. کسانی که پاسخ صحیح بدهند، به قرعهکشی راه پیدا میکنند، و به اشخاصی که قرعه به نام
آنها اصابت کند، جوایزي میدهند. در آمد این برگهها طبق اظهار مسئولین امر، صرف امور خیریّه میگردد. خریداران این برگهها
سه دستهاند:
-1 کسانی که فقط براي شرکت در امور خیریّه این برگهها را میخرند.
-2 اشخاصی که فقط براي شرکت در قرعهکشی در این مسابقه شرکت میکنند.
-3 افرادي که چه قرعه به نامشان درآید و چه درنیاید، تفاوتی براي آنها نمیکند.
لطفاً حکم فروشنده، دستاندرکاران، و خریداران را بیان فرمایید.
در ضمن برگههاي دیگري را همین شرکت براي کمک به سیلزدگان به مبلغ 1000 تومان میفروشد، و در بین تمام خریداران
قرعهکشی میکند. با این تفاوت که دیگر سؤالی مطرح نشده، بلکه تمامی کسانی که بخرند میتوانند در قرعهکشی
ص: 161
شرکت کنند. حکم این برگهها چیست؟
جواب: همۀ اینها از قبیل بختآزماییهاي سابق است، و شرعاً اشکال دارد؛ مگر این که همۀ افراد از قبیل گروه اوّل باشند؛ یعنی
فقط به نیّت کمک برگهها را خریداري کنند. ولی میدانیم همۀ افراد چنین نیستند؛ بلکه بسیاري براي شرکت در قرعهکشی برگهها
را میخرند، و اگر بدانند که آنها را در قرعهکشی شرکت ندادهاند، راضی نیستند. و صَرف درآمد آن در امور خیریّه، ماهیّت مسأله
را تغییر نمیدهد، و طرح سؤال نیز تأثیري در حلّ این مشکل ندارد. امید است براي کمک به نیازمندان راههایی انتخاب شود که با
احکام شرعی، که مصلحت جامعه در آن است، سازگار باشد.
سؤال 477 - اخیراً طرح اقتصادي مشکوکی، که ظاهراً از کشورهاي اروپایی اقتباس شده، با مجوّز رسمی از سوي دولت در برخی از
نقاط کشور اجرا میشود.
طرح مذکور بدین شکل است:
شخصی که قصد شرکت در این طرح را دارد برگهاي دریافت میدارد، که در پشت این برگه نام هفت نفر با مشخّصات کامل و
شماره حساب بانکی آنها، به همراه شمارة حساب بانکی مجریان طرح درج شده است. گیرندة برگه براي شرکت در این طرح باید
مبلغ پانصد تومان به حساب مجریان طرح و 200 تومان به حساب نفراتی که در پشت برگه آمده واریز کند و سپس برگۀ فوق را به
همراه قبض رسید بانکی وجوهی که واریز کرده، به آدرس دفتر طرح مذکور ارسال کند. پس از مدّتی از سوي آن دفتر هفت برگۀ
دیگر براي او ارسال میشود که نام خود او در ردیف اوّل پشت برگه است. او موظّف است برگههاي مذکور را بین هفت عضو
فعّال و پرکار توزیع کند، و دریافت کنندگان برگهها، نیز به ترتیب فوق عمل میکنند، و این جریان به همین شکل ادامه پیدا
1 ریال خواهد رسید، و ده درصد وجوهی که به /681 /400 / میکند. آنها مدّعی هستند در نهایت به هر شرکتکننده مبلغ 000
صفحه 106 از 371
حساب دفتر طرح ریخته میشود صرف امور خیریّه میگردد. لطفاً نظر مبارك خویش را در مورد این مسأله بیان فرمایید.
ص: 162
جواب: این گونه فعالیّتهاي کاذب اقتصادي شرعاً جایز نیست، و نوعی کلاهبرداري زشت غربی است، و از نظر شریعت مقدّسه
قابل تعقیب است، زیرا پولهاي کلانی که به بعضی از افراد داده میشود، نه از طریق تولید به دست آمده و نه تجارت، بلکه اموال
دیگران را با فریب گرفته، و قسمتی را به نفع شرکت و قسمتی را به مشترکین، و براي حفظ ظاهر احتمالًا قسمتی را به کارهاي خیر
اختصاص میدهند. این شگردهاي اقتصادي از خارج آمده، و امیدواریم دستاندرکاران توجّه پیدا کنند، و فریب این گونه مسائل
را نخورند. بر حکومت محترم اسلامی نیز لازم است که در این مسأله دخالت کند، و جلوي این فعالیّتهاي اقتصادي ناسالم را
بگیرد؛ زیرا در پایان که مشترکان و طلبکاران زیاد خواهند شد، و برنامهها عملًا متوقّف میشود، و چیزي دستگیر عدّة زیادي از
مشترکین نخواهد شد، ممکن است منجر به یک سر و صداي اجتماعی شود. مردم عزیر ما نیز باید هوشیار باشند، و در دام این گونه
کارها نیافتند.
سؤال 478 - صندوق قرض الحسنهاي، با شرایط زیر و با هدف پرداخت وام 700 هزار تومانی به افراد، تأسیس شده است.
-1 متقاضی بایستی براي ثبت نام اوّلیّه مبلغ سه هزار تومان به عنوان کار مزد به صندوق بپردازد.
-2 هر متقاضی باید سه نفر دیگر را که نیازمند وام هستند معرّفی کند، و آنها نیز هر کدام مبلغ سه هزار تومان به عنوان کارمزد به
صندوق بپردازند.
-3 این روند بایستی همچنان ادامه پیدا کند تا متقاضی اوّل به ردیف هفتم ارتقا یابد. در آن صورت وي میتواند براي دریافت وام
اقدام نماید.
-4 یادآوري میشود صندوق قرض الحسنه به جز کارمزد یاد شده هیچ گونه بهره و سودي از دریافت کنندگان وام اخذ نمیکند.
عملیّات اقتصادي مذکور از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: این کار در واقع شبیه به نوعی قمار و لا تار پیچیده است، و ریشۀ آن متأسّفانه از غرب میباشد، و نتیجۀ آن این است که در
مرحلۀ اوّل بیش از شش
ص: 163
میلیون تومان کارمزد دریافت میشود، و هفتصد هزار تومان وام داده میشود، که آن هم به کیسۀ مؤسّسه برمیگردد! کارمزد
عبارتست از حق الزّحمۀ عادلانۀ کسانی که در آن مؤسّسه کاري انجام میدهند، که به مقدار کارشان باید به آنها مزدي داد.
و نام کارمزد بر شش میلیون تومان گذاشتن در یک مرحله نوعی فریب است. و حتماً شما عزیزان مایل نیستید آلودة این مسألۀ غیر
مشروع شوید.
و امثال آن توسّط صدا و سیما و برخی از مطبوعات، طرحهاي مشابهی در بعضی « ارمغان بهزیستی » سؤال 479 - به دنبال ترویج طرح
شهرها و مراکز استانها نیز به اجرا در آمده است، که مجریان آن، هدف از جمعآوري وجوه مردم را تأسیس مراکز قرآنی و خیریّه
در یکی از استانها شروع به کار کرده، که بیست « طرح ملّی باقیات الصالحات » اعلام میکنند. اخیراً طرح جدیدي تحت عنوان
میلیون تومان جایزه براي خریداران برگههاي منتشر شده از طریق این طرح در نظر گرفته است. نظر شما راجع به این گونه فعالیّتها
چیست؟
جواب: همۀ اینها حرام، و شبیه بلیطهاي بختآزمایی است. و گذاردن نامهاي مقدّس بر آن، نه تنها از اشکال آن نمیکاهد، بلکه
بیشتر میکند. و علی رغم ظاهر فریبندهاي که دارد، مفاسد زیادي بر آن مترتّب میگردد.
سرمایهگذاري کردهایم، شنیدیم جنابعالی کار این « گُلدکوئیست » سؤال 480 - این جانب و عدّهاي از دوستان که در شرکتی به نام
صفحه 107 از 371
شرکت را حرام دانستهاید. بدین وسیله خواستیم توضیحاتی، که از اساسیترین مطالب در مورد این کار است، و براي جنابعالی
نگفتهاند، به شرح زیر به اطّلاع جنابعالی برسانیم:
تجارت شبکهاي کاري است که افراد از طریق شبکۀ اینترنت به خرید میپردازند، و تمام اجناس حتّی اجناس خوراکی نیز از این
طریق خریدوفروش میشود. مسألۀ مهم اینجاست که این شرکتها، حتّی شرکتهاي موادّ غذایی، امتیازاتی براي مشتریان در نظر
میگیرند، تا افراد از آنها خرید نمایند، و این مطلب را یک شهروند اروپایی یا آمریکایی به صراحت تصدیق مینماید. شرکت
هم یکی از همین شرکتهاي تجاري است که براي بالا بردن فروش ،Goldquest
ص: 164
خود علاوه بر فروش آزاد، به مشتریان این امکان را میدهد که از شرکت به صورت قسطی نیز خرید کنند. مطلبی که در توضیحات
افراد جا افتاده این است: هنگامی که وارد سایت شرکت شوید از شما سؤال میشود، شما قصد دارید تنها سکّۀ طلا بخرید، یا علاوه
بر خرید، قصد شرکت در کار بازاریابی را نیز دارید؟ و حتّی شخص میتواند نام خود را بنویسد، و یک ماه بعد پول به حساب
بریزد. نحوة به حساب ریختن پول از طریق کارتهاي اعتباري است، که کاملًا معتبر و بدون کلاهبرداري میباشد، و این کارتها
زمانی جاي پول نقد را خواهد گرفت. بنابراین، کسی که نمیخواهد بازاریابی کند، یک خرید کامل انجام میدهد، و در حقیقت
چون یکی از روشهاي زمان تورّم این است که پول نقد را به طلا تبدیل کنیم، پس این راه یک راه کاملًا عاقلانه به نظر میرسد. و
چنین شخصی که خرید کامل انجام داده سکّۀ طلایش را دریافت میکند، و اگر یک نفر را هم معرّفی نکند هیچ تأثیري در خرید
او ندارد. پس مسألهاي را که خدمت جنابعالی گفته بودند که تا اشخاصی را معرّفی نکنید به شما پول نمیدهند، و طلا را دریافت
نمیکنید، مخصوص زمانی است که شخص خودش علاقهمند است که براي شرکت بازاریابی کند. در این صورت نیمبها خرید
میکند، و بقیّۀ پول طلا را با بازاریابی و سهیم شدن در سود شرکت پرداخت میکند. اگر قسمتی که باعث حرام شدن این تجارت
میشود قسمت معرّفی کردن اشخاص است، بنابراین کار بازاریابی نیز که افراد زیادي در حال حاضر به آن اشتغال دارند یک امر
حرام و خارج از حکم شرع محسوب میشود، و اگر این قسمت که تا افرادي را معرّفی نکنیم به ما وجهی پرداخت نشود باعث حرام
شدن کار شرکت گلدکوئیستاست باید عرض کنیم شرکت پس از 6 ماه، اگر کسی نتوانست افراد را معرّفی کند، به اندازة همان
مقدار پول که پرداخت شده سکه یا طلایی را براي وي میفرستد، که قطعاً تا به این لحظه این مطلب براي شما گفته نشده بود.
بنابراین اگر کسی نخواست دیگري را معرّفی کند، بطور کامل خرید میکند و تمام پول طلا را میپردازد، و حتّی در یک قسمت از
سیستم میتواند نام و شمارة خودش را مخفی کند، تا هیچ کس حتّی اسم او را هم نداند. اجناسی را که این شرکت بفروش
ص: 165
میرساند، چند خصوصیّت بارز دارد که باعث میشود قیمت آن زیاد و حتّی از ارزش وزنیاش بیشتر گردد! از جمله این که اوّلًا
روي آن یک شکل ضرب شده. و ثانیاً توسّط یک دولت پشتوانۀ مالی شده. و ثالثاً عیار آن 24 است. رابعاً موارد ضرب آنها مُد روز
است. که خصوصیّت آخر باعث میشود وقتی سکّه تمام شد کسانی که علاقهمند به داشتن این نوع سکّه هستند این سکه را از ما
بخرند، و قیمت آن چند برابر میشود. و گمان نمیکنم که در این سود نیز مسألۀ حرامی وجود داشته باشد، چون یک تجارت است
و قیمتها هم از طرف خود شرکت تعیین میشود، و چیزي است که اتفاق افتاده، و اکثر دوستان سکّهها یا طلاهایی را خریداري
چون انسان سریع به پول هنگفتی میرسد، پس » : کردهاند که گران شده، و سود دوّمی نصیب آنها شده است. برخی میگویند
این کار آن قدر نیاز به تلاش دارد، و به قدري پرمشقّت است که گاه حتّی وقت » : باید عرض کنم «. بدون تلاش است و حرام
با توجّه به توضیحات بالا، لطفاً نظرتان را بیان فرمایید. .«! خواب و خوراك را هم میگیرد
جواب: مشکل اصلی در اینجا دو چیز است، که ما کاملًا به آن توجّه داریم، و دلیل حرمت این کار همین دو چیز است: اوّل این که
صفحه 108 از 371
سکّهها به قیمت واقعی بازار فروخته نمیشود، بلکه دو یا سه برابر قیمت واقعی فروخته میشود، که قسمتی از این مبلغ اضافه، نصیب
آن شرکت و قسمتی نصیب ردیفهاي اوّل میشود، و ردیفهاي آخر به یقین گرفتار زیان میشوند. در واقع قسمت اضافی شبیه نوعی
میباشد، و مسائلی از قبیل نقش سکّه، و وضع آیندة آن، * « اطِلِ 􀀀 والَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْب 􀀀 ا تَأْکُلُوا أَمْ 􀀀ل» لا تار است، و مشمول آیۀ شریفۀ
پوششهاي کاذبی است که به این کار خلاف داده میشود. دیگر این که، کسانی که در گردش این معاملات قرار میگیرند، نه
صنعتی دارند، و نه کشاورزي، و نه تجارب مثبتی. پولهاي کلانی که به جیب ردیفهاي اوّل یا آن شرکت میریزد از کجاست؟ اگر
واقعاً از این طُرُق بتوان ثروتمند شد، خوب است همه کارها را رها کنند، و دنبال این برنامههاي کاذب بیفتند! و در یک کلمه، این
کار شبیه لاتار و بختآزمایی و قمار است و درآمدش
ص: 166
مشروع نیست. و تاکنون دهها نوع آن را براي ما نوشتهاند و توضیح خواستهاند، و ما به همه جواب منفی دادهایم. شما میتوانید پول
خود را از آن مؤسّسه بازپس بگیرید، و سزاوار افراد با ایمانی امثال شما نیست که آلوده این کار شوید.
اللّ بدهند، و به قید قرعه از میان کسانی
􀀀
سؤال 481 - عدّهاي از جوانان یک هیأت تصمیم گرفتهاند که هر یک هزار تومان قربۀ الی ه
که پول دادهاند یک نفر را به نیابت از کلّ هیأت به کربلا بفرستند. این کار چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه به قصد قربت باشد، نه به قصد قرعهکشی، اشکالی ندارد.
سؤال 482 - مؤسّسهاي بر اساس وظیفهاي که بر عهده دارد، در جهت تدوین برنامههاي علمی، آموزشی و تربیتی قرآن کریم، و
همچنین ایجاد و گسترش کانونهاي حفظ، قرائت، تجوید، مفاهیم، تفسیر و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهما السلام،
برگزاري مسابقات قرآنی و فرهنگی، و شناساندن چهرههاي قرآنی و مفاخر ایران اسلامی، و برقراري ارتباط با مراکز علمی قرآنی
داخل و خارج، و طرّاحی و برگزاري دورههاي کوتاه مدّت قرآنی، و تأسیس و ادارة کتابخانههاي تخصّصی و تحقیقاتی، و قبول
هدایا و اعطاي جوایز به اشخاص، فعالیّت شاخصی در علوم معارف قرآنی در سطح کشور دارد. مؤسّسه مذکور در این راستا قصد
برگزاري طرحی با مشخّصات ذیل را دارد:
-1 تهیّۀ اوراقی محتوي سؤال و جواب علوم قرآنی، و پیامهاي اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام.
-2 درج شمارهاي بر روي اوراق جهت قرعهکشی.
-3 اهداي جوایز نقدي و غیر نقدي، و سفر زیارتی به سوریه و عتبات عالیات.
برگزاري این گونه مسابقات به این نحو است که علاقهمندان مبلغی به عنوان حقّ شرکت در مسابقه پرداخته، و پس از کسر
هزینههاي اجرایی و برگزاري مسابقات، بر اساس اولویّت یا قرعه، جوایزي اهدا، و ما بقی صرف فعالیّتهاي فوق الذّکر میگردد. نظر
مبارك در مورد چنین مسابقهاي چیست؟
جواب: هرگاه وجهی که گرفته میشود در برابر خدماتی باشد که آن مؤسّسه
ص: 167
جهت تعلیم قرآن مجید انجام میدهد، دادن جوائز به شرکت کنندگان در قرعهکشی مانعی ندارد، و در غیر این صورت جایز
نیست.
سؤال 483 - دامنۀ فعالیّتهاي انجمن حمایت از زندانیان در خصوص خانوادههاي زندانیان بسیار گسترده، و شامل تعلیم، تربیت،
اصلاح و ارشاد، نگهداري و سرپرستی، کمک به مسکن و اجارة ماهیانه، لوازم معیشت، بهداشت و درمان، مراقبت بعد از خروج،
ایجاد اشتغال و تهیّۀ فرصتهاي شغلی یا کمک مالی، ترغیب و تشویق به فعالیّتهاي فرهنگی و مانند آن میباشد. لکن به لحاظ
ضعف بنیۀ مالی قادر به انجام رسالت خویش نمیباشد.
صفحه 109 از 371
به استناد مفاد اساسنامه و آییننامه، مبنی بر جذب کمکهاي مردمی، اعم از نقدي و غیر نقدي، فعالیّتهاي عام المنفعه، خیریّه و
اقتصادي، انجمن مجاز است به منظور سر و سامان بخشیدن به امور معیشتی و رفع معضلات این خانوادهها، که حجم وسیعی را در
به افراد « امیدآوران ابتسام » سطح کشور در برمیگیرد، تحت عنوان جذب کمکهاي مردمی مبادرت به فروش اوراق بهاداري به نام
خیّر و نیکوکار نماید، و بخشی از وجوه حاصل از فروش اوراق را با اذن خریداران آن صرف اهداي جوایز به قید قرعه بین
خریداران جهت ترغیب و تشویق افراد به این امر خیر نماید.
این امر مستلزم کسب مجوّز شرعی است. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
جواب: هرگاه کمکها به طور کامل صرف امور خیر شود مانعی ندارد؛ ولی چنانچه بخشی از آن به صورت جایزه و قرعهکشی
درآید، و انگیزة شرکت افراد در این امور گردد اشکال دارد.
-6 مجسّمهسازي
سؤال 484 - لطفاً به سؤالات زیر پیرامون مجسّمهسازي پاسخ فرمایید:
الف) اگر براي بزرگداشت خاطرة شهیدان در یکی از میادین شهر، نمادي از شهید ساخته شود، چه حکمی دارد؟
ب) آیا جایز است تندیس سربازي ساخته شود که در حال تیراندازي به سوي دشمن است؟
ص: 168
ج) آیا میتوان براي نشان دادن تجاوز و دیو سیرتی استکبار (مثلًا نسبت به مردم شهر حلبچه، که مظلومانه توسّط بمب شیمیایی از
بین رفتند) به همان صورت با ساختن مجسّمههایی آن را بازسازي کرد؟
د) اگر انسانی که سر به سجده برده، و خدا را پرستش میکند ساخته شود، اشکال دارد؟
ه) آیا ترمیم آثار باستانی مانند نقوش برجسته، یا مجسّمههایی که از ادوار پیش باقی مانده، داراي اشکال است؟
جواب: ساختن مجسّمه از نظر شرع اسلام اشکال دارد؛ ولی امور زیر را میتوان استثنا کرد:
-1 نقوش برجسته که در گچکاري و کنده کاري و قلمکاري و مانند آنها دیده میشود.
-2 عروسکها و آنچه جنبۀ بازیچه دارد.
-3 مجسّمههایی که براي فریب دشمن ساخته، و در مناطقی گذاشته میشود، و از نظر جنگی ضرورت دارد.
-4 مجسّمههایی که از قطعات متعدّدي تشکیل یافته، و در طبّ براي تعلیم مسائل مختلف به کار میرود، و در بسیاري از موارد
جانشین تشریح بدن انسانها میگردد، و براي تعلیم این مسائل لازم به نظر میرسد.
-5 رباطهاي کامپیوتري که جنبۀ سرگرمی و تفریح ندارند؛ بلکه در نیازهاي زندگی بشري از آنها بهرهگیري میشود.
سؤال 485 - مشاهده شده که در برنامههاي تصویري، عروسکی شبیه انسان درست میکنند، که در برنامهها یا فیلمهایی که انسان
واقعی در آن نقش دارد و تکلّم میکند، به عللی آن عروسک داراي تکلّم وارد میشود، و همراه انسانهاي واقعی نقش ایفا میکند،
و شبیه آنها تصمیم میگیرد، و تکلّم مینماید. ساختن چنین برنامههایی چه حکمی دارد؟
جواب: مجسّمهسازي اشکال دارد؛ ولی اگر از قبیل عروسک و بازیچه باشد، خواه نقشی بازي کند یا نه، اشکالی ندارد.
ص: 169
-7 غیبت
سؤال 486 - آیا صحبتها و سر و صداهاي سیاسی، که نقل مجالس شده، و افراد دانسته یا ندانسته موضوعی را به این و آن نسبت
صفحه 110 از 371
میدهند، غیبت حساب میشود؟
جواب: نسبت دادن شایعات به یکدیگر نوعی تهمت است، فراتر از غیبت؛ آري اگر عیب پنهانی را بدون جهت آشکارا بگویند،
غیبت است.
و امثال این گونه جملات، آیا چنین « فلان اداره یا سازمان به مردم ظلم میکند، یا خیلی ایراد میگیرد » : سؤال 487 - اگر گفته شود
سخنانی حرام است؟
جواب: اگر ظلم آن آشکار باشد اشکالی ندارد.
سؤال 488 - اگر غیبتکننده شخص غائب را نشناسد، ولی شنوندة غیبت او را بشناسد، آیا غیبت محسوب میشود؟ مثلًا فردي جنسی
را از مغازهداري خریده است. شخصی که مغازهدار را نمیشناسد عیوب جنس خریداري شده را تذکّر میدهد، و جملاتی از این
آیا این کار مجاز است؟ « سَرَت کلاه گذاشته » ،« خائن است » ،« آن مغازهدار کلاهبردار است » : قبیل میگوید
جواب: جایز نیست؛ مگر این که عمل او ظاهر و آشکار، یا در مقام مشورت و رفع ظلم بوده باشد.
سؤال 489 - آیا در مواردي که هدف عقلایی در کار است، مثلًا در مقام مشورت دیگران، میتوانیم سوء ظن خود را نسبت به
شخصی بازگو کنیم؟ مثلًا در جایی دزدي یا قتلی صورت گرفته، و ما احتمال میدهیم که دزد یا قاتل فلان شخص باشد. در این
صورت چنانچه در مقام مشورت و بازجویی نیروهاي انتظامی از ما، و یا حتّی ابتداءً سوء ظن خود را نسبت به آن شخص بازگو
کنیم، چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که براي کشف جرم غالباً راهی جز این گونه تحقیقات وجود نداشته باشد، شرعاً جایز است. ولی باید کاري
کرد که آبروي اشخاص در ظاهر کاملًا محفوظ باشد، و بدون اثبات جرم به کسی اهانت نشود.
-8 دروغ
سؤال 490 - امروزه از افراد زیادي دروغ میشنویم، و هنگامی که نهی از منکر
ص: 170
لطفاً بفرمایید دروغی که به شوخی باشد چه حکمی «! دروغ مصلحتی است » : یا میگویند «! شوخی کردیم » : میکنیم میگویند
دارد؟ و دروغ مصلحتی چیست؟
جواب: در صورتی که مخاطب بفهمد قصد جدّي ندارد و شوخی میکند دروغ محسوب نمیشود. و دروغ مصلحتی آن است که
دروغ، مصلحت مهمتري از راست گفتن داشته باشد؛ مانند دروغ گفتن براي اصلاح ذات البین.
سؤال 491 - هرگاه شخصی بدهی خود را پرداخته، یا طلبکار آن را بخشیده باشد، ولی پس از مدّتی شکایت کند. آیا مدیون
میتواند براي رهایی از ادّعاي آن شخص توریه نموده، یا قسم بخورد که اصلًا از او قرض نگرفته است؟
جواب: در فرض سؤال اگر راه منحصر به این باشد عیب ندارد.
سؤال 492 - توریه چیست؟ لطفاً با ذکر مثالی آن را توضیح بفرمایید.
آیا توریه اختصاص به موارد ضرورت دارد، یا در غیر آن هم جایز است؟
جواب: توریه آن است که انسان سخنی دو پهلو بگوید، و قصدش چیزي باشد، ولی مخاطب چیز دیگري بفهمد. مثل این که کسی
« اینجا » پشت در خانه بیاید، و بپرسد: آیا فلان کس در خانه است؟ و گوینده سخن در جواب بگوید: اینجا نیست، و منظورش از
پشت در باشد، ولی شنونده خیال میکند شخص مورد نظر در خانه نیست. و این گونه توریه مشروط به حال ضرورت نمیباشد؛ هر
چند بهتر رعایت ضرورت است.
صفحه 111 از 371
-9 موادّ مخدر
سؤال 493 - با عنایت به نیاز شدید جامعۀ اسلامی ایران نسبت به رفع ابهام حکم شرعی موادّ مخدّر، دانشگاه ما تصمیم به بررسی
موضوع فوق نموده است، لطفاً حکم شرع را در این مورد بیان فرمایید.
جواب: بیشکّ استعمال موادّ مخدّر به هر مقدار و اندازه که باشد، حرام است. خواه موادّ مخدّر قدیمی باشد، یا آنچه در عصر ما به
وجود آمده، یا بعداً به وجود میآید. و هر گونه کمک براي کشت، داشت، برداشتِ محصول، تهیّه،
ص: 171
توزیع، خرید، فروش، نگهداري و مصرف آن نیز حرام است. و جوامع اسلامی باید به شدّت با این بلاي خانمانسوز مبارزه کنند، و
در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی ننمایند.
سؤال 494 - نظر مبارك را در مورد استعمال تریاك براي معتادین، یا کشیدن تریاك به عنوان تفریح، اعلام فرمایید. شرکت در
چنین مجالسی، و تهیّه و آماده نمودن وسائل براي چنان اعمالی چه حکمی دارد؟
جواب: کشیدن تریاك، خواه تفریحی باشد یا غیر تفریحی، حرام است؛ مگر این که در حدّ ضرورت باشد. و افراد معتاد تا آنجا که
میتوانند براي ترك آن کوشش کنند. هم چنین تهیّۀ تریاك، خرید، فروش، حمل و نقل آن جایز نیست.
سؤال 495 - آیا حرام بودن استعمال موادّ مخدر در قرآن آمده است؟ و از آنجا که اعتیاد به آن، بلاي خانمانسوزي است که دامن
جوانهاي ما را گرفته، و حتّی در سنین بالا و برخی از مؤمنین آلودة به آن هستند. و سر و صداي مبارزه با موادّ مخدّر متأسّفانه نتیجۀ
چندانی نداده، چرا به جز رسالۀ شما، در رسالههاي علماي دیگر تحریم آن نیامده است؟
جواب: بسیاري دیگر از فقها نیز موادّ مخدّر را تحریم کردهاند، و دلیل آن حکم عقل به قبح آن است. علاوه بر این که آیۀ شریفۀ
نیز چنین اشخاصی را شامل میشود. بعضی از روایات نیز اشاره به این معنا دارد، که استعمال اشیاي « ا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَۀِ 􀀀 وَ ل »
مضر حرام است.
سؤال 496 - با توجّه به عمومیّت یافتن استفاده از موادّ مخدّر، و مفاسد مترتّب بر آن، نیاز است که احکام مربوط به این موضوع به
صورت واضح مشخّص شود، و در اختیار عموم قرار گیرد. مستدعی است در خصوص موارد زیر نظر مبارك را مرقوم فرمایید.
-1 حکم استفاده از انواع موادّ مخدّر، مانند: تریاك، هروئین، مرفین، حشیش، چرس، ماريجوانا، ال، اس، دي، و موادّي که اثراتی
به مانند این مواد دارند، براي معتاد و غیر معتاد چیست؟
ص: 172
-2 حکم خریدوفروش موادّ مخدّر چیست؟ آیا شخص در صورت فروش یا خرید مواد، مالک پول دریافتی، یا مادّة خریداري شده
میشود؟
-3 حکم شرکت در جلساتی که در آن از موادّ مخدّر استفاده میشود چیست؟ در مواردي که احتمالِ خطرِ معتاد شدن وجود داشته
باشد چه میفرمایید؟
-4 ارتباط جوانان با افراد معتاد، به ویژه در مواردي که میتواند زمینهاي براي اعتیاد آنان باشد، چه حکمی دارد؟
-5 حکم ازدواج با افراد معتاد چیست؟ آیا سختگیري خانوادهها در خصوص شرط عدم اعتیاد مرد براي ازدواج، میتواند مجوّز
شرعی داشته باشد؟
-6 آیا بر افراد واجب است که از باب امر به معروف و نهی از منکر، افراد معتاد را به ترك اعتیاد وادار سازند؟
-7 آیا بودن مجوّز پزشک، و به بهانۀ استفادة دارویی و با تشخیص شخصی، میتوان از موادّ مخدّر استفاده کرد؟
صفحه 112 از 371
-8 حکم استفادة تفنّنی و سرگرمی از موادّ مخدّر، به خصوص تریاك چیست؟ به ویژه که امروزه استفادة تفنّنی از این مواد،
بیشترین کمک به فروشندگان این مواد است، و آنها را در گسترش آن یاري میکند.
-9 با نظر به این که شروع اعتیاد اکثر افراد معتاد به موادّ مخدّر از سیگار بوده، و علّیّت مُقدِّمی آن براي اعتیاد به این مواد غیر قابل
انکار است، حکم استفاده از سیگار، به خصوص براي نوجوانان و جوانان چیست؟
جواب: بدون شک استفاده از تریاك و سایر موادّ مخدّر و خریدوفروش آن و شرکت در جلساتی که در آن از موادّ مخدر استفاده
میشود از گناهان کبیره است.
و بر آحاد مردم و جامعۀ مسلمان و حکومت اسلامی لازم است که با استفاده از تمام وسائل جلوي این کار را بگیرند. و هر گونه
کمک به کشت و فروش و حمل و نقل و استفاده از آن نیز از محرّمات واضح است. حتّی استفادة تفنّنی براي سرگرمی از آن جایز
نیست، و تبلیغ آن براي افراد دیگر حرام است. استفادة خودسرانه از آن به عنوان دارو نیز جایز نمیباشد. حتّی کشیدن سیگار با
توجّه به
ص: 173
این که مقدّمۀ اعتیاد میباشد، و حتّی با قطع از نظر از این مطلب، به خاطر زیانهاي فراوانی که دارد جایز نیست. خداوند همۀ
مسلمین، مخصوصاً جوانان را، از شرّ این بلاهاي خانمانسوز محفوظ بدارد.
-10 استعمال دخانیات
سؤال 497 - اخیراً در محافل مختلف سخن از این است که جنابعالی سیگار را تحریم کردهاید، مایل بودیم توضیح بیشتري در این
زمینه از حضرتعالی بشنویم.
جواب: این جانب از چند سال پیش این فتوا را به صورت مشروط ذکر کرده بودم، و در رسالۀ توضیح المسائل موجود است که:
«. اگر کشیدن سیگار (و سایر دخانیات) به شهادت اهل اطّلاع ضرر مهمّی داشته باشد حرام است »
ولی اخیراً با شهادت و گواهی جمعی از پزشکان آگاه، و اساتید متعهّد دانشگاه، و با توجّه به آمارهاي تکاندهندهاي که از مرگ و
میر ناشی از سیگار، و بیماريهاي خطرناکی که از آن نشأت میگیرد به ما رسیده، ثابت و مسلّم شد که خطرات مهمّ دود سیگار
یک واقعیّت است، که حتّی فرزندان افراد سیگاري و معاشران آنها از آن در امان نیستند! لذا فتواي تحریم به طور مطلق را دادیم، و
از خدا میخواهم همۀ مسلمانان جهان، مخصوصاً جوانان عزیز را که نخستین قربانیان این بلاي خانمانسوز هستند، از شرّ آن حفظ
اللّ زنده بمانیم و ببینیم که جامعۀ ما از لوث وجود
􀀀
کند، و با هوشیاري تمام مراقب خویش و اطرافیان و دوستان خود باشند. ان شاء ه
این دودآلوده پاك شده است.
در اینجا به مناسبت تقاضاي مکرّر فضلا اشارة کوتاهی به مدارك مسأله میشود:
طبق آمارهایی که از سوي پزشکان متخ ّ صص « ا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَ ۀِ 􀀀 وَ ل » : -1 قرآن مجید در آیۀ 195 سورة بقره میفرماید
اعلام شده، مرگ و میر ناشی از دود سیگار در سال به پنج میلیون نفر میرسد! و آمار بیماريهاي خطرناك قلبی و تنفّسی و سرطان
ناشی از دود سیگار نیز بسیار بالاست. بنابراین، کشیدن سیگار
ص: 174
مصداق إلقاء نفس در تهلکه است.
-2 قاعدة
« لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام »
صفحه 113 از 371
مستفاد از روایات متعدّد گرچه شأن ورودش اضرار به دیگران است، ولی میدانیم شأن ورود مفهوم عام، قاعده را محدود نمیکند،
و إضرار به نفس را نیز شامل میشود.
-3 در حدیث معروف فقه الرضا علیه السلام آمده است:
« سادٌ لِلنَّفْسِ 􀀀 رٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَ 􀀀 ی عَنْهُ فَحَرامٌ ضا 􀀀 سادُ مِمَّا قَدْ نَهَ 􀀀 یهِ الْفَ 􀀀 کُلُّ امْرٍ یَکُون ف »
و در روایت تحف العقول نیز شبیه آن دیده میشود.
طبق این روایات هر چیزي که ضرر مهمّی براي بدن داشته باشد حرام است.
(البتّه ضررهاي جزئی که در همه چیز هست و قابل اجتناب نیست، از آن خارج و منظور ضررهاي کلّی است).
-4 بعضی عادت به خوردن گِل دارند، که در روایات اسلامی به نوعی وسواس تعبیر شده، و از آن شدیداً نهی شده است. به خاطر
این که براي انسان ضرر دارد، در روایتی آمده است:
ی الْجَسَدِ وَ یُهَیِّجُ الدَّاءَ 􀀀 انَّ الطِینَ یُورِثُ السُّقْمَ ف »
(خوردن گل سبب بیماري و تهییج درد است) لذا مرحوم شهید در کتاب مسالک نخستین دلیل تحریم آن را بما فیه من الاضرار
الظاهر للبدن شمرده است، اینها نشان میدهد که حرمت اشیاي مضرّه از مسلّمات بوده است. حتّی روزة واجب اگر ضرر داشته باشد
باید ترك شود، و غسل و وضوي واجب در صورت ضرر تبدیل به تیمّم میشود.
هر چیزي که عقل قطعی به آن حکم کند، ) « کلما حکم به العقل حکم به الشرع » -5 از همۀ اینها گذشته طبق قاعدة مسلّم اصولی
شرع هم به آن حکم خواهد کرد) مسألۀ حرمت سیگار و انواع دخانیّات در عصر و زمان ما، که زیانهاي مهم آن بر همۀ دانشمندان
«1» . ثابت شده، جاي تردید باقی نمیگذارد. فتواي همۀ مراجع به حرمت مواد مخدّر نیز از همین جا سرچشمه میگیرد
______________________________
1). نظرات آگاهان دربارة زیانهاي دخانیات )
از آنجا که فقیه حکم را تعیین میکند و اهل خبره موضوع را، در اینجا رشتۀ سخن را به جمعیّت مبارزه با دخانیات که متشکل از
گروهی از پزشکان مجرّب، اساتید محترم دانشگاه و خبرگان دیگر است میسپاریم:
* سیگار عامل اصلی و یا کمکی در پیدایش بیش از 50 نوع بیماري و 20 نوع سرطان در بدن میباشد.
* سالیانه 5 میلیون نفر به علّت بیماريهاي ناشی از سیگار جان میسپارند. (یعنی بیش از تلفات جنگ جهانی اوّل! چون در طول
چهار سال 10 میلیون نفر در آن جنگ کشته شدند، ولی تلفات سیگار در دنیا در چهار سال به 20 میلیون نفر میرسد!)
* در سال 2020 میلادي، 10 میلیون نفر در سال به علّت بیماريهاي ناشی از سیگار فوت میشوند. با این تفاوت که 7 میلیون آن
در کشورهاي در حال پیشرفت، و 3 میلیون آن در کشورهاي پیشرفتهاند!
* به علّت سودآوري صنعت دخانیات براي کمپانیهاي چند ملّیتی، به ویژه شرکتهاي آمریکایی، و با توجّه به محدودیّتهاي
جدّي در عرضه و مصرف سیگار در کشورهاي غربی، به ویژه آمریکا، میزان مصرف در این کشورها روز به روز در حال کاهش
است. و لذا با ترفندهاي مختلف به طور رسمی و غیر رسمی (قاچاق) بازار مصرف به سوي کشورهاي فقیر و در حال توسعه سوق
داده شده است!
* در کشور ایران نزدیک به 10 میلیون سیگاري روزانه بیش از سه میلیارد تومان! خرج سیگار میکنند. (یعنی در هر سال بیش از
یک هزار میلیارد تومان!)
مینمایند. « هزینۀ بیماريها و درمان عوارض ناشی از سیگار » * به طور متوسّط دولتها بیش از دو برابر مبلغ مصرف سیگار، صرف
یعنی رقمی نزدیک به 6 میلیارد تومان در ایران در هر روز. (و در سال بیش از دو هزار میلیارد تومان)
صفحه 114 از 371
* سالیانه 54 میلیارد نخ سیگار در ایران مصرف میشود، که نزدیک به 12 میلیارد نخ آن تولید داخل و بقیّه عمدتاً از طریق قاچاق
وارد و توزیع میشود. (یعنی بیش از 75 درصد پول سیگار به خارج میرود)
* جوانان کشور و نوجوانان (گروههاي سنّی 10 تا 15 سال) هدف اصلی براي ترغیب به کشیدن و اعتیاد به سیگار میباشند.
* سیگار در نوجوانان دریچۀ ورود به اعتیاد و سایر بزهکاريهاي اجتماعی است.
* افراد غیر سیگاري، به ویژه کودکان و همسران افراد سیگاري، به همان اندازه در معرض مضرّات دود سیگار هستند. و این افراد
بیگناه به طور اجباري سلامتی خویش را از دست میدهند.
6000 نخ سیگار تولید میکنند که نزدیک به 3 درصد آن در آمریکا /000 /000 / * کمپانیهاي آمریکایی سالیانه بالغ بر 000
مصرف میشود، و مابقی آن ( 97 درصد) به خورد مردم سایر کشورها، به ویژه کشورهاي فقیر و در حال توسعه، داده میشود. و از
این رهگذر بیش از 300 میلیارد دلار سود عاید شرکتهاي آمریکایی میگردد، که معادل 20 سال فروش نفت ایران است!
ص: 175
-11 تراشیدن ریش
باللّ گناه میکند؛ لکن پس از این نمیگذارد ریشش بلند شود، و به
􀀀
سؤال 498 - فردي یک بار ریشش را از ته میتراشد، و نعوذ ه
برسد. یعنی هر مقدار که میروید، آن را میتراشد. لذا هیچگاه ریشش به حدّ صدق ریش نمیرسد. آیا بر کار « صدق ریش » حدّ
چنین شخصی ریشتراشی صدق میکند؟
جواب: این کار در نظر عرف ریشتراشی محسوب میشود.
ص: 176
-12 حیوانات حرام گوشت
اللّ گوشت آبزیان و حیوانات دریایی که داراي فلس
􀀀
سؤال 499 - همانطور که مطّلعیم طبق نظر حضرات مراجع تقلید، حفظهم ه
هستند حلال، و آنها که فلس ندارند حرام است. آیا مطلق استفاده از آبزیان فاقد فلس حرام است، یا براي استفادههاي غیر خوراکی،
یا در معرض استفادة غیر مسلمان قرار دادن اشکالی ندارد؟ هر چند به فروختن، یا معاوضه با چیزي، یا به عنوان حق الاختصاص به
غیر، در برابر وجه نقد یا جنسی باشد. نظر حضرتعالی در این مسأله چیست؟
جواب: هرگاه چنان آبزیانی را به کسانی بفروشند که خوردن آن را حلال میدانند، یا براي مصارف غیر خوراکی بفروشند،
اشکالی ندارد.
سؤال 500 - خریدوفروش ماهیهاي حرام گوشت چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه منافع حلالی، مانند تهیّۀ غذا براي مرغداریها و مانند آن، داشته باشد جایز است. همچنین فروختن آنها به غیر
مسلمانان، که خوردن آن را جایز میدانند اشکالی ندارد.
سؤال 501 - خریدوفروش بالهاي ماهیهاي حرام گوشت، در صورتی که منافع مباحی داشته باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
-13 احضار ارواح
سؤال 502 - نظر حضرتعالی در مورد احضار ارواح چیست؟ آیا عقلًا این کار امکانپذیر است؟ و چنانچه ممکن باشد، آیا از دیدگاه
صفحه 115 از 371
شرع مجاز است؟
«1» . جواب: این کار عقلًا امکانپذیر است، ولی شرعاً جایز نیست، و مفاسد زیادي به بار میآورد
______________________________
نوشتهایم. « ارتباط با ارواح » 1) شرح این مطلب را در کتاب )
ص: 177
عزاداري
سؤال 503 - آیا ذاکر اهل بیت میتواند براي ذکر فضائل و مصائب اهل بیت علیهم السلام اجرت طی کند؟
جواب: تعیین اجرت شرعاً اشکالی ندارد؛ ولی این کار در شأن ذاکران اهل بیت، که باید مظهر تقوا و پارسایی باشند، نیست.
سؤال 504 - حرکت زنان با وضع نامناسب به دنبال هیأتهاي عزاداري، که موجب بروز گناهان و آلودگیهایی میشود، چه
صورتی دارد؟ براي عزاداري بانوان چه روشی را توصیه میفرمایید.
جواب: عزاداري خامس آل عبا علیه السلام و سایر معصومین علیهم السلام از افضل قربات است؛ ولی مردان و زنان باید طوري رفتار
کنند که آمیخته با خلاف شرع نشود.
سؤال 505 - در مناطق ما، در فصل تابستان، مردم گاه ده روز و گاه 5 روز مراسم عزاداري، براي سید الشهدا علیه السلام برگزار
هنگامی که حادثۀ کربلا رخ داد تابستان بود، بدین جهت ما هر سال علاوه بر محرّم الحرام، در این ایّام نیز » : میکنند. آنها معتقدند
آیا میتوان این گونه مراسم را به عنوان ورود برگزار کرد، یا باید به عنوان رجا انجام شود؟ «. مراسم عزاداري برگزار میکنیم
جواب: این مراسم را میتوان به عنوان عزاداريِ مطلق، که در هر زمان و هر مکان مطلوبیّت دارد، انجام داد.
سؤال 506 - لطفاً در مورد جلسات عزاداري به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 سرودن و خواندن شعرهایی که در آن از الفاظی نامناسب (مثل سگ و الاغ و رقّاص و مانند آن) استفاده شده، و الفاظ مذکور
را به ساحت مقدّس ائمّۀ اطهار علیهم السلام و خودشان نسبت میدهند چه حکمی دارد؟
-2 آیا تقلید صداي سگ، یا الاغ، یا کبوتر در موقع سینه زدن، جهت اظهار عجز در مقابل ائمّه علیهم السلام جایز است؟
-3 سینه زدن و زنجیر زدن بر سینه و شانه به صورت نشسته، یا در حال ایستاده به طوري که بدن لخت باشد، و سینۀ انسان بسیار
سرخ شود، یا خون بیاید، و
ص: 178
همچنین هروله کردن و بالا و پایین پریدن در هنگام سینه زدن چه حکمی دارد؟
علیه السلام جایز است؟ « حسین » به جاي « حُوُسین » -4 آیا به کار بردن لفظ
-5 فریاد کشیدن، و کوبیدن سر به در و دیوار و زمین، در جلسات عزاداري چه حکمی دارد؟
جواب: عزاداري ائمّۀ اطهار علیهم السلام، مخصوصاً خامس آل عبا علیه السلام، از افضل قربات است، و سرودن و خواندن اشعاري
که حاکی از مظلومیّت و زحمات و فداکاري آن حضرات نماید کار بسیار خوبی است؛ ولی باید از هرگونه کاري که باعث هتک
حرمت آن بزرگواران میشود، و موجب وهن مذهب در نظر دیگران میگردد، و به بدن آسیب میرساند پرهیز گردد. و تعبیراتی
که در عرف توهینآمیز است، مانند نسبت سگ به خود دادن، یا صداي حیوانات در آوردن، هیچ کدام مناسب مجالس عزاداري
اللّ
􀀀
نیست. و باید به همه نصیحت کنند که از این امور، که باعث وهن این مراسم بزرگ میشود، و موجب ناراحتی حضرت بقیۀ ه
میگردد، پرهیز کنند.
صفحه 116 از 371
سؤال 507 - حضور در مجالسی که به نام دین برگزار میگردد، امّا عموماً ریا و تظاهر و اهداف غیر دینی در آن مطرح است، چه
حکمی دارد؟
جواب: اگر واقعاً بر شما ثابت شود که اهداف غیر دینی در آن حاکم است، در آن مجلس حاضر نشوید.
مصیبتهایی که من در طول زندگی دیدهام، کمتر از مصیبتهایی که مثلًا حضرت فاطمه علیها السلام » : سؤال 508 - اگر کسی بگوید
بنابراین دلیلی ندارد که براي آن بزرگوار به خاطر سیلی خوردن گریه کنم، پاسخش چیست؟ «! دیده نیست؛ بلکه بیشتر است
جواب: با توجّه به مقامات والاي آن بزرگواران، مصیبتهایی که بر آنها وارد شده بسیار مهمتر از مصائب دیگران است. آیا اگر
یک فرد عادي را سیلی بزنند، یا یک عالم بسیار بزرگ متّقی را سیلی بزنند، از نظر مصیبت یکسان است؟
شرایط خریدار و فروشنده
سؤال 509 - این جانب شاگرد مغازة کتابفروشی نسبتاً پرفروشی هستم، ولی درصد
ص: 179
زیادي از مشتریان این مغازه را بچّهها تشکیل میدهند. در بسیاري از موارد گمان قوي دارم که اولیاي بچّهها از معاملات آنها اطّلاع
ندارند. از آنجا که معامله با بچّ ۀ نابالغ اشکال دارد، آیا جایز است که در این مغازه کار کنم؟ (ضمناً به خاطر اطاعت از صاحب
مغازه، مجبورم هیچ کدام از آنها را رد نکنم.)
جواب: معمولًا اولیاي بچّهها پولی در اختیار آنها میگذارند که وسائل مورد نیازشان را بخرند، و غالباً به این گونه معاملات آنها،
مخصوصاً نسبت به کتاب و قلم و دفتر، راضی هستند. و لازم نیست از جزئیّات معاملات آنها با خبر باشند؛ همان رضایت کلّی کافی
است.
سؤال 510 - شخصی مقداري جنس در خانه دارد. از آن جنس (مثلًا) صد کیلو به دیگري میفروشد؛ البتّه وزن نمیکند، و تحویل و
تحوّل صورت نمیگیرد. پس از مدّتی همان جنس را که فروخته، با قیمت بالاتر از او خریداري میکند. آیا این معامله صحیح
است؟
جواب: اگر هر دو معامله جدّي باشد، مانعی ندارد.
سؤال 511 - شخصی که احتیاج به پول دارد، خانهاش را به بیع شرط میفروشد.
(یعنی خیار فسخ میگذارد،) ولی قصد جدّي بر فروش ندارد (چون معامله به قیمت بسیار نازلتر از متعارف صورت میگیرد.) بلکه
به خاطر برطرف کردن احتیاج، این معاملۀ صوري و ظاهري را انجام میدهد، آیا چنین بیعی صحیح است؟
جواب: معاملات صوري و بدون قصد جدّي، باطل است.
سؤال 512 - همانطور که حضرتعالی مستحضرید براي تحقّق عقد بیع دو جزء، عوض (ثمن) و معوّض (مثمن) لازم میباشد، که
ضمن انجام فعل شرعی قبض و اقباض، اصالتاً و وکالتاً صیغۀ شرعیّۀ مخصوصه نیز جاري میگردد. حال از حضور شریف استدعا
دارد نظرتان را پیرامون دو سؤال زیر بیان فرمایید.
الف) هرگاه معاملهاي با فرض عقد بیع انجام شود، لکن به صورت صوري، و براي آن ثمنی پرداخت نگردد حکم شرعی آن
چیست؟
جواب: عقد باید جدّي باشد، و عقد صوري فایدهاي ندارد.
ص: 180
ب) آیا صرف تنظیم قولنامههاي مرسوم تأثیري در تحقّق عقد بیع با فرض فقدان یک جزء آن (ثمن) خواهد داشت؟
صفحه 117 از 371
جواب: در صورتی که قولنامه به معناي مبایعهنامه باشد، نه به معناي گفتگوهاي مقدّماتی، و ثمن و مثمن هر دو معیّن، و یکی از آن
دو نقد باشد، اشکالی ندارد.
سؤال 513 - در معاملاتی که جنس موجود است؛ ولی هم فروشنده و هم خریدار میدانند که این معامله فقط براي این است که
درصدي روي پولی که به فروشنده داده میشود کشیده شود، و دوباره به او پرداخته شود، در صورتی که قیمت فروش اوّلیه از
طرف فروشندة معلوم باشد، ولی قیمت فروش ثانویّه، که از طرف خریدار به فروشنده اوّلیّه داده میشود، بعد معیّن شود. آیا چنین
معاملهاي کلاه شرعی است، یا اشکالی ندارد؟
جواب: اگر هر دو معامله جدّي باشد، و هیچ کدام مشروط به دیگري نباشد، اشکال ندارد.
ولایت فقیه
سؤال 514 - امروزه بحثی مهمّ، تحت عنوان ولایت مطلقۀ فقیه، یا غیر مطلقه مطرح است. و جنابعالی نیز در کتب فقهی خود به این
بحث اشارهاي کرده، و فرمودهاید معناي کلمۀ مطلقه باید معلوم باشد. بنده معنایی براي این کلمه عرض میکنم، و صرفنظر از این
که شما این معنا را قبول، یا ردّ بکنید (هر چند در صورت عدم پذیرش، بسیار ممنون، بلکه خواهشمندم، دلیل آن را بیان فرمایید تا
مزید هدایت باشد) آیا شما به این معنا ولایت فقیه را قبول دارید؟
اللّ این چنین مبسوط مطرح شد. ولی ما در کتابی که ایشان در این زمینه
􀀀
مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحل رحمه ه
را ندیدیم. آنچه ایشان میفرمودند این بود که ولایت فقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم علیه « ولایت مطلقه » دارند عنوان
السلام را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولی نه
ص: 181
توسّط ایشان) مطرح شد. به هر حال، در این رابطه سه نظریّه میتوان اظهار کرد:
-1 ولایت فقیه همۀ اختیارات معصوم علیه السلام را دارد؛ الّا ما خرج بالدلیل.
-2 ولایت فقیه همۀ اختیارات معصوم را ندارد، و در محدودة قانون اساسی هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیّت
حقوقی (فقهی و تقوایی) اوست.
و هر جا امر و نهی و اصلاحی لازم ببیند حقّ دخالت دارد.
-3 ولایت فقیه در چهار چوب قانون اساسی است.
نظریّه سوّم اشکالات عدیدهاي دارد؛ ولی هم اکنون در عرصۀ سیاست سوّمی و اوّلی معمولتر است. لطفاً در مورد معناي مورد نظر،
و این که چطور آن معنا از ادلّه استفاده میشود، توضیحاتی بفرمایید.
جواب: ظاهراً تمام کسانی که در رابطۀ با ولایت فقیه بحث کردهاند، حتّی امام راحل قدس سرّه آن را مقیّد به رعایت مصالح
اگر مصلحت مسلمین جنگ است، فقیه حق دارد حکم به صلح کند، و اگر مصلحت » : مسلمین نمودهاند. هیچ کس نمیگوید
اصولًا این ولایت براي حفظ مصالح اسلام و مسلمین است، .« مسلمین صلح است، فقیه حق دارد بر خلاف آن، دستور جنگ بدهد
نه بر خلاف آن. وقتی این اصل را بپذیریم، محدودة ولایت فقیه مشخّص میشود. و منظور از مطلقه، همان مطلقۀ در دایرة مصالح
اسلام و مسلمین است. حتّی دربارة معصومین علیهم السلام نیز مسأله غیر از این نیست. امام حسن علیه السلام به خاطر مصالح اسلام
و مسلمین صلح کرد. و امام حسین علیه السلام به خاطر مصالح اسلام و مسلمین جنگید، و شهید شد. خداوند حضرت یونس علیه
ی، که به مصالح غیر واجبۀ امّت مربوط میشد، در شکم ماهی زندانی کرد. شرح بیشتر در این مختصر 􀀀 السلام را به خاطر ترك اول
نمیگنجد.
صفحه 118 از 371
منظور از « از مسائل عملی است » : سؤال 515 - در یکی از استفتائات، که در مورد ولایت فقیه صورت گرفته، حضرتعالی فرمودهاید
مسائل عملی چیست؟ با توجّه به این که ولایت فقیه شأنی از شئون امامت است. آیا این بحث مربوط به علم کلام نمیشود؟
جواب: با توجّه به این که ولایت فقیه به معناي بودن فقیه در رأس حکومت
ص: 182
است، و حکومت وظایفی دارد که مردم باید طبق آن عمل کنند، جنبۀ عملی به خود میگیرد. و حتّی در مورد ولایت امام، بخشی
جنبۀ عقیدتی دارد، و بخش دیگر- که مربوط به حکومت است- جنبۀ عملی دارد.
مقدار سود در معامله
سؤال 516 - کالایی را براي فروش (مثلًا) به قیمت صد تومان خریدهایم، که با 20 % سود آن را 120 تومان میفروشیم. پس از مدّتی
همان کالا را باید 150 تومان بخریم، که در این بین از اصل سرمایه 30 تومان ضرر دادهایم، و اگر این روال ادامه داشته باشد، اصل
سرمایه هم از کف خواهد رفت. حال چه کنیم که هم سودِ عادلانه داشته باشیم، و هم ضرر نکنیم؟
جواب: نرخ کالا را شخص فروشنده میتواند تعیین کند؛ ولی در این گونه موارد بهتر این است که اجناسی را که ارزان خریدهاند،
ارزان بفروشند (با سود عادلانه) و اجناسی که گران میخرند، گران بفروشند (با سود عادلانه).
سؤال 517 - لطفاً در مورد سود فروشندگان کالا به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 میزان سود براي کاسب و مغازهدار شرعاً و عرفاً چند در صد میباشد؟
جواب: سود میزان معیّنی ندارد و بستگی به رضایت طرفین دارد، مگر در کالاهایی که از سوي نظام اسلامی قیمت خاصّی براي آن
تعیین شده باشد. ولی رعایت انصاف در هر حال بسیار خوب است.
-2 با توجّه به این که قانون و اتّحادیّۀ اطاق بازرگانی 24 % سود براي فروشندگان تصویب نموده، اگر کاسبی بیش از این مقدار سود
از مصرف کنندگان دریافت کند، آیا حلال است، یا مقدار اضافی جایز نمیباشد؟
جواب: از قوانین و مقرّرات نظام اسلامی تخلّف نکنید.
-3 مغازهدار، از تولیدي اجناس نسیۀ 2 ماهه و 4 ماهه به قیمت بیشتر از نقد خریداري میکند. ولی در موقع فروش، همان قیمت نسیه
که خریده به اضافۀ سود 40 % یا بیشتر، از مشتریان نقداً دریافت مینماید. این نوع معاملات چه حکمی دارد؟
ص: 183
جواب: اشکالی ندارد، ولی اگر حکومت قیمتی براي آن تعیین کرده آن را رعایت کنید.
-4 میگویند که معامله به رضایت طرفین میباشد. با توجّه به این که فروشندگان و مغازه داران قیمت جنس و سود دریافتی را به
مشتري نمیگویند، آیا هر مقدار سود از مشتریان دریافت کنند جایز است؟
جواب: از جوابهاي قبل روشن شد.
-5 با توجّه به مسائل فوق، این جانب براي تأمین مخارج زندگیام در همین نوع فروشگاهها و مغازهها مشغول بکار شده، و ماهیانه
مبلغی به عنوان حقوق دریافت مینمایم. با توجّه به مراتب فوق، حقوق من حلال است؟
جواب: هرگاه کارهایی که انجام میدهید مشروع باشد، حقوق دریافتی شما اشکال ندارد.
معاملۀ سلف
ابتیاع کلّی » : سؤال 518 - در کتابهاي تحریر الوسیله، منهاج الصالحین، و مانند آن، معاملۀ سلف به این صورت تعریف شده است
صفحه 119 از 371
در اینجا دو سؤال مطرح میشود: « مؤجّل بثمن حال
الف) اگر در معاملهاي مبیع شخصی باشد نه کلّی، و ثمن کلّی در ذمّه باشد، و زمان تحویل هر دو (مبیع و ثمن) یک ماه بعد باشد.
آیا چنین معاملهاي از جهت شرعی درست است؟ لازم به ذکر است که این نوع معامله در بازار زیاد اتّفاق میافتد.
جواب: منظور از معاملۀ شخصی این است که جنس الان موجود، و توانایی بر تسلیم آن داشته باشد. در این صورت، اگر به خاطر
پرداخت قیمت جنس را نگه دارد اشکال ندارد. و بهتر آن است که در این گونه موارد قبلًا مقداري از ثمن به عنوان بیعانه داده شود.
در اینجا « کلّی فی المعیّن » میباشد، آیا « کلّی فی الذمه » آمده، که ظاهراً منظور از کلّی « ابتیاع کلّی » ب) در تعریف مذکور، عبارت
را دارد، یا حکم شخصی؟ « کلّی فی الذّمۀ » حکم
ص: 184
جواب: کلّی در معین حکم عین شخصی را دارد.
سؤال 519 - شخصی یک واحد آپارتمانی را در طبقۀ سوّم مجموعهاي که هنوز ساخته نشده، امّا نقشۀ آن طرحریزي شده، به
دیگري واگذار میکند. لطفاً بفرمایید:
الف) آیا این معامله صحیح است؟
جواب: در صورتی که نقشه و مصالح و سایر مشخّصات تعیین گردد، مانعی ندارد. و بدون آن جایز نیست.
ب) اگر باطل باشد، آیا میتوان تحت عنوان عقد، یا قرارداد دیگري که الزامآور باشد، این کار را انجام داد؟
جواب: بهترین راه همان است که در بالا گفته شد.
نقد و نسیه
سؤال 520 - شخصی جنسی را به پول رایج وقت به طور نسیه میخرد؛ ولی قیمت آن را بر اثر سهل انگاري تا چند سال به تأخیر
انداخته، و پرداخت نمیکند. اکنون که تقریباً بیست سال از آن معامله میگذرد، و ارز کشور تغییر فاحشی پیدا کرده، میخواهد
قیمت آن جنس را بپردازد. آیا به قیمت روز معامله حساب کند، یا قیمت روز ادا که تقریباً ده برابر بالا رفته است؟
جواب: باید به قیمت روز بپردازد؛ یعنی ترقّی قیمت متوسّط اجناس مختلف را در نظر بگیرد، و بدهی خود را بر طبق آن بپردازد.
سؤال 521 - نظر به این که این تعاونی قصد دارد اقدام به عقد فروش اقساطی با افراد نموده، که طیّ آن کالایی نقداً خریداري، و به
اقساط فروخته شود. آیا این نوع معامله از نظر شرع مقدّس اسلام شامل تمام کالاهایی که قابل خریدوفروش هستند (مثل کالاهایی
خانگی، خودرو، زمین، ملک، باغ، اشجار و مانند آن) میگردد، یا فقط در مورد مواد اوّلیه، یا کالاهاي خاصّی صدق میکند؟
جواب: تفاوتی در میان کالاها در مسألۀ فروش اقساطی به طرز فوق نیست.
ص: 185
خیارات:
-1 خیار شرط
سؤال 522 - شخصی با دیگري درگیر شده، و طرف مقابل را به قتل میرساند. در سال 1358 دیۀ قتل هیجده هزار پول افغانی تعیین
میشود. ولی چون قاتل پول نقد نداشته، زمین خود را به بیع جائزي (جائز الفسخ) فروخت، که هر زمان پول مذکور را ادا کرد،
زمینش را تحویل بگیرد. آیا قاتل حق دارد پول را تحویل داده، زمین خود را بازپس بگیرد؟
صفحه 120 از 371
جواب: این گونه خیار شرط صحیح نیست. ولی اگر در وقت بیع مغبون بوده، میتواند از خیار غبن استفاده کند.
سؤال 523 - اگر خانهاي به صورت نسیه معامله گردد، و در ضمنِ عقد شرط شود که چنانچه خریدار از پرداخت ثمن در موعد
مقرّر خودداري نماید، فروشنده حقّ فسخ معامله را دارد. ولی مدّت استفاده از این خیار مشخّص نشده باشد. با توجّه به ضرورت
تعیین مدّت خیارِ شرط در عقد، آیا چنین معاملهاي شرعاً صحیح است؟
جواب: این معامله و این شرط اشکالی ندارد، و استفادة از حقّ مزبور در حدود عرف و عادت محل است. در ضمن باید توجّه
داشت که فاسد بودن شرط، سبب فساد عقد نمیشود.
سؤال 524 - معمول است که در برخی قراردادها- از جهت محکم کاري- مبلغی به عنوان وجه التزام از سوي متعاقدین پیشبینی
میگردد. تا چنانچه متعهّد از انجام تعهّد استنکاف ورزید، یا تعهّد را با تأخیر به انجام رسانید، مبلغ مزبور را به متعهّد له بپردازد. مثلًا
در قرارداد بیع، شرط میگردد که چنانچه با بایع نسبت به انتقال رسمی مبیع اقدامی ننمود، میبایست یک میلیون تومان به مشتري
بپردازد. یا در قرار داد ساخت آپارتمان توافق میشود که چنانچه پیمانکار در موعد مقرّر آپارتمان را تحویل نداد، باید به إزاي هر
ماه تأخیر یک صد هزار تومان به کار فرما بپردازد.
یعنی در واقع طرفین از قبل، خسارت و میزان آن را مفروض و پیشبینی مینمایند. در حالی که ممکن است خسارت واقعی، کمتر یا
بیشتر از مبلغ مذکور باشد، یا حقیقتاً خسارتی وارد نشده باشد. با عنایت به این که طبق موادّ 10 و 230
ص: 186
قانون مدنی ایران اشتراط چنین امري تجویز شده، لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) مشروعیّت آن چگونه است؟
جواب: مشروعیّت آن از دو طریق امکانپذیر است؛ نخست این که تخلّفات باعث حقّ فسخ میشود، ولی خیار فسخ مشروط به
پرداختن فلان مقدار به عنوان خسارت شده باشد. دوّم این که معامله فسخ نشود، و با تأخیر انجام شود، و خسارت پیشبینی شده به
عنوان شرط ضمن عقد ذکر شده باشد. در هر دو صورت گرفتن آن مبلغ جایز است.
ب) بر فرض مشروعیّت شرط، اگر انتخاب انجام تعهّد، یا پرداخت وجه التزام به متعهّد تفویض گردد. یعنی توافق شده باشد که
متعهّد به تشخیص خود یا تعهّد را به انجام رسانیده، یا به جاي آن وجه التزام را بپردازد. آیا این امر باعث مردّد شدن موضوع معامله،
و در نتیجه ابطال عقد نخواهد شد؟
جواب: این امر باعث تردید در معامله نمیشود، بلکه مفهومش این است که اگر معامله را فسخ کرد، باید در مقابل این حقّ فسخ،
فلان مبلغ را بپردازد.
ج) اگر متعهّد ضمن عقد توافق نماید که چنانچه عدم انجام تعهّد، یا تأخیر در اجراي آن، حتّی منتسب به شخص ثالثی باشد، بازهم
وجه التزام را شخصاً بپردازد (یعنی به طور مطلق ضامن شود) حکم مسأله چیست؟
جواب: در دو فرض بالا تفاوتی بین سبب تأخیر و خسارت نیست.
د) اگر ضمن عقد شرط شود که در صورت امتناع متعهّد از انجام تعهّد، وي ملتزم باشد که هم تعهّد را انجام دهد و هم وجه التزام
را بپردازد، چه حکمی خواهد داشت؟
جواب: در صورتی که شرط مربوط به تأخیر بوده باشد، اشکالی ندارد.
ه) اگر به واسطۀ اوضاع و احوال زمان اجراي عقد، انجام تعهّد متعذّر گردد. یعنی اجراي آن براي متعهّد غیر ممکن نبوده، ولی
طاقت فرسا باشد. آیا بازهم در مقابل عدم اجرا، یا تأخیر در اجراي تعهّد، وجه التزام باید پرداخت گردد؟ آیا در این
ص: 187
صفحه 121 از 371
صورت، حاکم حقِّ تعدیل وجه التزام را دارد؟
جواب: اگر شرط مطلق بوده، و مطابق فهم عرف شامل چنین صورتی هم میشده، باید مطابق آن عمل گردد.
سؤال 525 - چنانچه معاملهاي انجام شود، و مشتري در موعد مقرّر ثمن معامله، یا قسمتی از آن را پرداخت نکند، و مثمن را نیز به
دیگري بفروشد، آیا بایع اوّل میتواند معامله را فسخ و مثمن را از دست مشتري دوّم، یا مشتریهاي بعد از او بگیرد؟ اگر مشتري در
معاملۀ اوّل به بایع چک داده باشد، و چک در موعد مقرّر پاس نشود، تفاوتی در حکم مسأله ایجاد میکند؟
جواب: در صورتی که شرط کرده که در فلان موعد بپردازد، و مشتري تخلّف از شرط کرده، فروشنده خیار تخلّف از شرط دارد. و
اگر عین مال به دیگري منتقل شده، باید مشتريِ متخلّف مثل، یا قیمت آن را، به بایع بازگرداند.
-2 خیار عیب
سؤال 526 - شش دانگ یک خانۀ مسکونی را با مشارکت همسرم بالمناصفه خریداري نمودیم. در بررسیهاي اوّلیّۀ هنگام معامله،
هیچ گونه عیب اساسی از ظواهر خانه مشهود نبود. پس از بیست سال، به علّت مرور زمان و استهلاك بنا، تصمیم تعمیرات رو بنایی،
از قبیل سفید کاري مجدّد گرفتیم. براي این کار تمام گچکارهاي اوّلیّه را تخریب، و دیوارها و سقف خانه را به اصطلاح به آجر
رساندیم.
وقتی آجرها نمایان شد، معلوم گردید که یک ضلع خانه به طول تقریباً 17 متر پایه ندارد! بدین معنا که پایه از سطح زمین تا سقف
3 متر بدون پایه مانده، و سر تیر / زیرزمین آجر چینی شده، و ادامه آن متوقّف گردیده، و از نقطۀ توقّف تا زیر سقف به ارتفاع 5
آهنهاي سقف روي پایۀ منزل همسایه قرار داده شده است! و فروشندة خانه، که خود سازندة آن بوده، از نقص پنهان بنا آگاهی
داشته است. با توجّه به این مطلب، آیا فروشنده شرعاً ملزم بوده که عیب و نقص بنا را به خریداران اعلان نماید؟
چنانچه پاسخ مثبت است، آیا وي مدیون ما میباشد؟
ص: 188
جواب: هرگاه از نظر اهل خبرة محل، این عیب محسوب شود، و در برابر آن قیمتی قائل باشند، خریداران میتوانند ما به التفاوت را
بگیرند.
سؤال 527 - شخصی خانهاي را به دیگري میفروشد. مشتري پس از معامله متوجّه میشود که منزل مذکور (مثلًا به علّت عبور سیم
فشار قوي برق) در طرح خرابی قرار دارد. طبق متعارف خسارت چنین خانههایی مطابق قیمت کارشناسی توسّط صاحب خانه
پرداخت میشود. با توجّه به این مطلب چنانچه ارزش خانه پایینتر از قیمت مورد معامله باشد، آیا معیوب محسوب میشود؟ اگر
تفاوت قیمتی وجود نداشته باشد، با توجّه به این که ممکن است براي صاحب خانه قدري دوندگی داشته باشد، آیا این امر عیب
محسوب میشود؟
جواب: به هر حال این، جزء عیوب است.
سؤال 528 - اگر در مبایعه نامهاي طرفین کافّۀ خیارات را اسقاط نمایند، آیا خریدار میتواند به ادّعاي معیوب بودن مبیع، مطالبۀ
ارش نماید؟ به عبارت دیگر، آیا با اسقاط کافّۀ خیارات، علاوه بر سقوط خیار عیب، مطالبۀ ارش نیز ساقط میشود؟
جواب: آري مطالبۀ ارش نیز ساقط میشود.
سؤال 529 - دو نفر وسیلۀ نقلیّه (از قبیل اتومبیل، یا موتورسیکلت و مانند آن) معامله میکنند. فروشنده هرگونه ایراد و اشکال قانونی
و شرعی در مورد مبیع را بر عهده میگیرد. بعداً مشخّص میشود که شمارة موتورسیکلت مورد معامله دستکوب است، و مأمورین
آگاهی چنین موتورهایی را توقیف میکنند. مشتري از طریق قانون تقاضاي استرداد ثمن مورد معامله را میکند، زیرا احتمال
صفحه 122 از 371
مسروقه بودن آن میرود.
لازم به ذکر است که هیچ گونه مالک معارضی در خصوص موتورسیکلت وجود ندارد، و مدّعی مالکیّت غیر مطرح نیست. با
عنایت به این که ید در اینجا حاکم است، صرفاً دستکوب بودن وسیلۀ مورد معامله موجب فسخ معامله، یا فضولی بودن معامله
میشود یا خیر؟
جواب: خریدار در فرض مسأله حقّ فسخ معامله را دارد.
ص: 189
-3 خیار غبن
سؤال 530 - برخی افراد ملکی را میفروشند، و بر اساس مبایعهنامه متعهّد میشوند که در موعد مقرّر نسبت به انتقال رسمی ملک
اقدام نمایند. و از زمان عقدِ مبایعهنامه تا زمان انتقال رسمی، طیّ چند قسط بخشی از ثمن معامله را در فاصلۀ چند ماه به اراده و
اختیار خود دریافت مینمایند. از طرفی خریدار پس از تحویل ملک نسبت به تغییر کاربري، تسطیح، قوارهبندي و امثال آن اقدام
شده، و از انتقال رسمی استنکاف میورزد. « غبن » مینماید. پس از فرا رسیدن موعد مقرّر جهت انتقال رسمی، فروشنده مدّعی
هرگاه عقدِ قرار دادِ مبایعه متعاقب برگزاري مزایده، و انجام کارشناسی رسمی بوده باشد، و ثمن معامله نیز بالاتر از قیمت مزایده و
قیمت کارشناسی توافق شده باشد، آیا ادّعاي غبن از سوي فروشنده مسموع است؟
جواب: چنانچه این معامله در مزایده صورت گرفته، و مفهوم مزایده در عرف توجّه به غبن و اسقاط آن است، فروشنده حقّ ادّعاي
خیار غبن ندارد؛ ولی اگر معامله خارج از مزایده صورت گرفته باشد، و فروشنده بتواند اثبات کند که در زمان معامله مغبون بوده،
خیار غبن دارد. و اگر نتواند اثبات کند، ادّعاي او پذیرفته نیست.
سؤال 531 - اگر کسی بدون اطّلاع از نرخ روز، سهم الارث خود را به مبلغ پنجاه هزار تومان به برادرانش بفروشد، در حالی که
سهم نامبرده بیش از 5 میلیون تومان ارزش داشته است. چنین معاملهاي چه حکمی دارد؟ ضمناً خریداران مذکور، برخی از علما و
دیگران را شاهد گرفته، و خیارات را ساقط کردهاند. آیا این معامله صحیح است؟
جواب: هرگاه ثابت شود سهم او، در آن زمان چنین قیمتی داشته و او بیخبر بوده، اسقاط خیارات شامل آن نمیشده، و میتواند
معامله را فسخ کند.
بیع فضولی
سؤال 532 - چند نفر به صورت مشترك مالک زمین دیمی هستند. دو نفر از شرکا
ص: 190
سهم خود را به صورت مفروز با تعیین حدود آن به فردي فروختهاند. مورد معامله از قسمت مرغوب و بیشترین بخش ملک مورد
معامله است. شریک دیگر نسبت به این معامله معترض است. آیا چنین معاملهاي، که حقوق سایر شرکاء در آن لحاظ نشده، صحیح
است؟
جواب: معامله ملک مشاع تنها به صورت مشاع جایز است. و اگر بدون توافق با سایر شرکاء مفروز کرده باشند، معامله باطل است،
مگر این که آنها رضایت دهند.
سؤال 533 - شخصی به دیگري وکالت داده که منزلش را بفروشد. وکیل خانه را فروخته، و بدون اطّلاع مالک براي مشتري خیار
فسخ قرار داده، و آن خیار موجب ضرر و زیان بایع گردیده است؟ آیا چنین معاملهاي صحیح است؟
صفحه 123 از 371
جواب: در فرض سؤال، قرار دادن خیار فسخ فضولی، و منوط به اذن بایع است؛ ولی اگر بایع اجازه نداد مشتري حق فسخ دارد.
فروش اعتبار
سؤال 534 - اگر کسی با تلاش و کوشش و عرضۀ کالاي خوب بتواند شهرت و اعتباري کسب کند، و پس از کسب اعتبار اجناس
خود را به سهولت به فروش برساند. آیا میتواند این اعتبار را به دیگري بفروشد؟ پاسخ مسأله را در دو فرض ذیل بفرمایید:
الف) قسمتی از سرمایه خود را به دیگري واگذار کند، منتها به خاطر اعتبارش در خارج به بیش از قیمت متعارف بفروشد.
ب) فقط اعتبار خود را بفروشد، یعنی به دیگري اجازه دهد که کالاي خود را با اسم و عنوان فروشنده بفروشد، و به خاطر این اجازه
مبلغی از وي دریافت کند.
جواب الف و ب: هر دو صورت جایز است.
سؤال 535 - فردي مغازهاي دارد که در آمد قابل توجّهی ندارد، لذا مغازه را به دیگري اجاره میدهد. مستأجر با تلاش و کوشش و
صرف هزینه و احیاناً تغییر
ص: 191
کسب، به مغازه رونق داده، و اعتباري براي مغازه تحصیل مینماید. آیا مستأجر میتواند پس از اتمام مدّت اجاره، ثمرة کار و تلاش
خود را به رایگان به موجر ندهد، و با توجّه به رونق حاصله، از صاحب مغازه مبلغی تقاضا کند؟
جواب: اگر از اوّل در عقد اجاره چنین شرطی کرده باشند جایز است؛ در غیر این صورت جایز نیست.
سؤال 536 - آیا حقّ کسب و پیشه که این روزها مطرح است، و دادگاهها مالکین را ملزم به پرداخت وجهی تحت این عنوان به
مستأجرین میکنند، مشروعیّت دارد؟
جواب: دلیلی بر مشروعیّت آن نداریم؛ هر چند بهتر آن است که طرفین با هم مصالحه کنند.
اوراق بهادار
سؤال 537 - امروزه علاوه بر سهام، اوراقِ بهادارِ دیگري در اغلب بورسهاي بین المللی دنیا معامله میشود. انگیزة اصلیِ ایجادِ سایرِ
اوراق توسّط مهندسان مالی را میتوان ایجاد تنوّع در فرصتهاي سرمایهگذاري، و جذّابیّت این نوع سرمایهگذاريها، که فواید
ارزندهاي را براي جامعه به ارمغان میآورد، دانست.
تقسیم میشود. غالباً همۀ « اختیار معاملۀ فروش » و « اختیار معاملۀ خرید » است. که به « اختیار معامله » ، یکی از انواع این اوراق
همراه میباشد، که طبعات گوناگونی دارد. امّا مخاطرهاي که سرمایهگذار در اوراق « مخاطره » یا « ریسک » سرمایهگذاريها با عامل
بهادار با آن رو به رو است، عدم ثبات قیمت (افزایش، یا کاهش نامطلوب قیمت اوراق) است. براي جبران این خطر همانند قرار داد
بیمه، (که شخص براي فرار از خطر حادثه و تصادف، خودروي خود را بیمه مینماید، و با پرداخت مبلغی به عنوان حقّ بیمه ریسک
ضرر احتمالی ناشی از حادثه رانندگی را در آیندة نامعلوم به بیمهگر منتقل مینماید.) با انعقاد قراردادي به نام اختیار معامله، و با
خود را در مقابل آن، بیمه مینماید. بر طبق این قرار داد، اگر قیمت سهام در سر رسید دو ماه « حق شرط » پرداخت مبلغی به عنوان
دیگر مثلًا 900
ص: 192
تومان شود. شرکت این سهام را از زید 1000 تومان میخرد، امّا همانند بیمه، که فرد بیمهگذار مبلغی را به عنوان حقّ بیمه پرداخت
میکند، در این حالت نیز مبلغی به عنوان حقّ شرط در هنگام خرید این قرار داد از زید اخذ میشود. در یک حالت ممکن است
صفحه 124 از 371
قیمت سهام در دو ماه آینده افزایش یابد و به 1100 تومان برسد، در این حالت و بر اساس این قرارداد هیچ ضرورتی ندارد که زید
حتماً سهام خود را به قیمت 1000 تومان به شرکت بفروشد، بلکه میتواند آن را در بازار به قیمت 1100 تومان بفروشد، امّا حقّ
شرط را قبلًا پرداخت کرده است، همانند بیمه که یک سال پس از گذشت قرارداد بیمه اگر تصادفی هم اتّفاق نیفتد، فرد حقّ بیمه را
پرداخت کرده است. این قراردادها در بورس اوراق بهادار معامله میشود، و در دسترس همۀ مردم قرار دارد، و مردم میتوانند در
هر زمان آن را خریداري نموده، یا آن را بفروشند.
است. قراردادهاي آتی « قراردادهاي آتی » نوع دیگري از قراردادهایی که معمولًا در بورس اوراق بهادار بین المللی رایج است
عبارتند از اسنادي که به موجب آن طرفین متعهّد میشوند بر طبق توافقات مندرج در این اسناد در زمان مشخّص شده، به طور
معمول تسلیم و تأدیهاي صورت گیرد. به عبارت دیگر، این قراردادها نوعی بیع است که بایع و مشتري متعهّد میشوند که فروشنده
متاعی را در زمان آینده بپردازد.
است، که بر اساس آن مثلًا « اوراق قرضه » نوع دیگري از اوراق بهاداري که غالباً در بورسهاي بین المللی خریدوفروش میشود
دولت، شهرداري، یا شرکتها براي تأمین وجوه مورد نیاز خود اقدام به انتشار آنها مینمایند. در این نوع سرمایهگذاري سود حاصل
از خرید این اوراق از پیش تعیین میشود (مثلًا 17 درصد) که در موعد مشخّص، مثلًا سهماهه، به خریدار اوراق تسلیم میگردد، و
در سررسید آن نیز اصل مبلغ به سرمایهگذار بازگردانده میشود.
با عنایت به موارد مطروحۀ مذکور، حکم شرعی در خریدوفروش هر یک از این اوراق بورسهاي بین المللی چیست؟
ص: 193
جواب: قرارداد نوع اوّل که شباهت با بیمه دارد، در صورتی که زمان و مبلغ و طرفین معامله مشخّص باشند اشکالی ندارد. قرار دارد
نوع دوّم (یعنی خریدوفروش آتی) که نه جنس موجود است و نه قیمت پرداخت میشود باطل است.
قرارداد نوع سوّم (اوراق قرضه) در صورتی صحیح است که تحت عنوان مضاربه درآید؛ یعنی روي آن سرمایه کاري انجام گیرد، و
سود حاصل شده بیش از سود پرداختی باشد.
مالکیّت زمانی
سؤال 538 - منزلی در مشهد مقدّس براي مدّت زمان محدودي از سال، مثلًا یک ماه یا یک فصل از سال، فروخته میشود. مثلًا به 4
نفر، بدین ترتیب واگذار میگردد، که فصل بهار براي (الف)، فصل تابستان براي (ب)، فصل پاییز براي (ج) و فصل زمستان براي
(د) باشد، و همهساله این افراد در همان مقاطع زمانی مالک منزل باشند. لازم به ذکر است که اینجا بحث شراکت مشاعی، همراه با
مصالحۀ بین افراد، براي تقسیم زمانها نیست. بلکه مالکیّت زمانی است. حال با فرض مذکور به این سؤالات پاسخ فرمایید:
،« أَوْفُوا بِالْعُقُودِ » : الف) آیا چنین بیعی با توجّه به عمومات و اطلاقات، از جمله
« الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِم »
صحیح است؟ « راضٍ􀀀 جارَةً عَنْ تَ 􀀀 تِ» ،« اللّ الْبَیْعَ
􀀀
أَحَلَّ هُ » ،
ب) آیا تداوم مالکیّت در همۀ فصلها و همۀ زمانها، جزء مقتضاي عقد بیع است؟
ج) آیا میتوان گفت این عقد چنانچه بر بناي عقلا (بما هم عقلا) استوار باشد، امضاي نوعی شارع مقدّس براي همۀ زمانها، براي
حلیّت آن وجود دارد؟
د) چنانچه جواب سؤالات (الف و ج) مثبت است، پس محدودیّت تسلّط مالک بر مالش چگونه توجیه میشود؟ توضیح این که
الناس مسلّطون علی » چون حقّ غیر در فصلهاي دیگر سال بر آن مال تعلّق گرفته، و این مقتضیِ محدودیّت تصرّف است، قاعدة
صفحه 125 از 371
چگونه توجیه میشود؟ « اموالهم
جواب: هرگاه چنین معاملهاي در منطقهاي رایج شود، و جزء عقود عقلائیّه
ص: 194
گردد، صحّت آن را میتوان با ادلّهاي که اشاره کردهاید اثبات کرد، و محدود بودن مالکیّت از نظر زمان مشکلی ایجاد نمیکند.
پورسانت
سؤال 539 - با توجّه به این که در بعضی از مشاغل، خریداران آنها به سازمانها، نهادهاي دولتی، تعاونیهاي غیر خصوصی محدود
میگردد، و اینان ناچار از ارتباط با خریداران غیر خصوصی میباشند (مانند خرید ماشینهاي اداري، یا ابزار آلات سنگین و مانند
آن) و با توجّه به این که بعضاً مسئولین خرید، از طرف قرارداد شرکتهاي دولتی تقاضاي پورسانت میکنند، به طوري که اگر
ماشینی 20 میلیون تومان قیمت دارد، آنها میگویند شما فاکتور 21 میلیون تومان صادر کنید تا ما مبلغ 21 میلیون تومان از طریق
شرکت دولتی به شما بپردازیم و دستگاه را ببریم و بعداً یک میلیون را به طور پنهانی دریافت کنیم. ما با علم به حرمت و بطلان
چنین معاملهاي از آن پرهیز میکنیم، ولی نتیجۀ آن بیرونقی و عدم کسب، حتّی به قدر نیاز اوّلیّه، میباشد. سؤال اینجاست که در
این ماشین 20 میلیون تومانی، به طور معمول یک میلیون تومان سود میبریم؛ حال اگر ما از سود خود گذشت کنیم، و قسمتی از
آن را (مثلًا 500 هزار تومان) به مأموران خرید بپردازیم، تا عوض پورسانت آنها را راضی کنیم، آیا جایز میباشد؟
جواب: صورت اوّل مسأله مسلّماً جایز نیست، امّا صورت دوّم که چیزي از سود خودتان را به طرف میدهید، اشکالی ندارد.
قاچاق کالا
سؤال 540 - با عنایت به این که در مناطق مرزي اجناس و کالاهاي ضروري مردم، از قبیل نفت، بنزین، آرد و مانند آن، خارج از
سیستم دولتی، و بدون مجوّز قانونی، و به صورت قاچاق مورد معامله واقع، و از مرز به خارج از کشور منتقل میشود، و متأسّفانه
خشکسالی، مشکلات اشتغال و معیشت مردم نیز سبب شده که این
ص: 195
موضوع به صورت فراگیر انجام پذیرد. علاوه بر این که بعضاً با واسطه، یا بیواسطه این کار توسّط بعضی از محترمین و معتمدین و
همچنین مسئولین منطقه انجام میپذیرد، و این امر سبب تنگناهایی براي عامّۀ مردم شده است، به گونهاي که مجبور هستند اجناس
مورد نیاز را به قیمت گزاف تهیّه نمایند، لذا مستدعی است حکم شرعی سؤالات زیر را بیان فرمایید:
-1 خریدوفروش ارزاق و کالاهاي ضروري به منظور قاچاق آنها چه حکمی دارد؟
-2 آیا صرف تعمیم موضوع، و اطّلاع داشتن، و حتّی دخیل بودن بعضی از مسئولین و موثّقین منطقه، میتواند مجوّز شرعی
محسوب شود؟
-3 آیا در معاشرتهاي خانوادگی میتوان از امکانات افرادي که کُل، یا قسمتی از درآمد آنها از طریق معاملات فوق تأمین
میشود، استفاده کرد؟
-4 چنانچه وجهی از این طریق جمعآوري شده باشد (که از مشکل شرعی آن بیاطّلاع بودهایم،) چگونه میتوان آن را هزینه نمود؟
جواب 1 تا 4: اقدام به هرگونه قاچاق از نظر شرعی اشکال دارد، و تعمیم آن دلیل بر جواز نیست. بنابراین از وجوهی که از این
طریق بدست میآید باید پرهیز کرد.
صفحه 126 از 371
سؤالات متفرّقۀ بیع
اگر مبیع قبل از قبض تلف شود، ثمن به مشتري بازمیگردد. برخی از « تلف المبیع قبل قبضه من مال بایعه » سؤال 541 - طبق قاعدة
حقوقدانان معتقدند این قاعده بر خلاف اصل است. لطفاً بفرمایید اصل مذکور چیست؟
جواب: اصل آن است که بعد از اتمام معامله، مبیع منتقل به ملک مشتري میشود، و اگر بایع در حفظ آن کوتاهی نکرده باشد، به
عنوان امانتدار، مسئول تلف آن نیست، و تلف از ملک مالک (یعنی مشتري) واقع خواهد شد. ولی شارع مقدّس در اینجا اصل را
شکسته، و بایع را ضامن شمرده است.
سؤال 542 - بذري به عنوان بذر شبدر خریدهام، ولی تماماً بذر علف درآمده است،
ص: 196
آیا فروشنده ضامن تمام هزینۀ کشت و بذر میباشد، یا فقط به همان مقدار بذر، یا قیمت آن بدهکار است؟ در صورت اخیر، قیمت
روز معامله، یا قیمت فعلی را باید بپردازد؟
جواب: اوّلًا اگر معامله به صورت شخصی انجام شده باطل است، و باید پول آن را بپردازد. و اگر فاصلۀ زمانی و تورّم زیاد بوده، به
قیمت روز باید بپردازد. و اگر معامله به صورت کلّی انجام شده، یعنی فلان مقدار تخم شبدر را فروخته، باید تخم شبدر را تحویل
دهد. ثانیاً هرگونه خسارتی را که از این ناحیه متوجّه کشاورز شده باید جبران کند، و یا با هم مصالحه کنند.
سؤال 543 - شخصی خانهاش را به قیمت معیّن میفروشد، سپس بایع و مشتري با تراضی معامله را فسخ میکنند. ولی در ضمن فسخ
شرط مینمایند که اگر ثمن معامله، که باید طیّ چکی از بانک وصول گردد، وصول نشود معاملۀ اوّلیّه بقوّت خود است.
-1 آیا فسخ با شرط مذکور، صحیح است؟
-2 در صورت صحّت، اگر چک وصول نشود، آیا فسخ بیاثر بوده، و عقد اوّل به حال سابق برمیگردد؟ یا فسخ صحیح، ولی شرط
باطل است؟
-3 در صورت بطلان شرط و عدم وصول چک، بایع باید ثمن را مسترد نماید، یا این که مشتري باید از طریق چک طبق قانون اقدام
نماید؟
جواب 1 تا 3: فسخ مشروط به شرط فوق مانعی ندارد، و اگر شرط حاصل نشد صاحب جنس میتواند جنس خود را پس بگیرد.
سؤال 544 - آیا میتوان تملیک مورد معامله (مبیع) را به مدّت زمانی (مثلًا دو ماه یا بیشتر) پس از زمان عقد موکول نمود، یا به
محض انعقاد عقد تملیک مورد معامله نیز صورت میگیرد؟
جواب: تملیک را نمیشود موکول به بعد کرد؛ ولی تحویل را میتوان مدّتی بعد (مثلًا دو یا چند ماه بعد) انجام داد.
سؤال 545 - این جانب مقداري خرما به شرط تحویل در دفتر شرکت فروختهام.
ص: 197
مشتري آن را از ایران خارج کرده، و بعد از گذشتن چند ماه ادّعا دارد که خرما از اوّل فاسد بوده، آیا این ادّعا قابل قبول است؟
جواب: هرگاه فروشنده منکر وجود عیب در موقع فروش باشد، و خریدار دلیلی بر سخن خود نداشته باشد، قول فروشنده پذیرفته
میشود. امّا خریدار حق دارد از او بخواهد نزد حاکم شرع قسم یاد کند.
سؤال 546 - در معاملۀ ساختمانی نسبت به کابینت شرط خاصّی نشده است. بعد از تحویل و تحوّل ساختمان و بهاي آن، نزاعی بین
فروشنده و خریدار مبنی بر این که کابینت جزء ساختمان بوده یا نبوده، در گرفته است. حکم نهایی را ارجاع به عرف دادهاند، و بعد
از مراجعه به عرف با حضور شهود، حکم به بردن کابینت کردهاند.
اکنون خریدار میگوید: با مراجعۀ مجدّد به عرف و نیز حکم شرعی، کابینت جزء لازم خانه است در حالی که در هر معاملهاي که
صفحه 127 از 371
میشود کابینت و امثال آن، مثل آبگرمکن، کولر، پرده کرکره و مانند آن شرط میشود. از محضر حضرتعالی تقاضا داریم نسبت به
این مسأله حکم شرعی را بیان فرمایید.
جواب: کابینت معمولًا روي منزل است؛ مگر آن که صریحاً خلاف آن را شرط کنند. بنابراین، فروشنده در صورتی که شرط
خاصّی نکرده، نباید کابینت را ببرد.
80 مقداري کالاي فروش آزاد، /6 / 80 و 13 /6 / سؤال 547 - شرکت تعاونی تهیّه و توزیع خوار بار و لبنیّات ملایر، در تاریخهاي 4
/7 / جهت توزیع در شبکههاي تحت پوشش خریداري کرد. مقدار زیادي از کالاهاي مذکور به فروش رسید، و ما بقی تا تاریخ 11
80 موجود بود. با تغییراتی که در نرخ به وجود آمد، ادارة بازرسی و نظارت این شهرستان اعلام نمود که ما به التفاوت افزایش
قیمت به این اداره پرداخت گردد. لطفاً بفرمایید مبلغ ما به التفاوت مربوط به صاحب کالا (این شرکت) است، یا باید به ادارة مذکور
پرداخت گردد؟
جواب: در صورتی که گرفتن ما به التفاوت از ابتدا جزء مقرّرات آن اداره بوده متعلّق به ادارة اصلی میشود. و اگر چنین چیزي را
شرط نکرده بودند، و جزء مقرّرات نبوده، متعلّق به صاحب کالا است.
ص: 199
فصل هفدهم: احکام شرکت
سؤال 548 - مؤسّسان شرکتی در زمان تأسیس شرکت، و براي ترغیب و تشویق مردم به خرید سهام آن، امتیاز خاصّی به شرح زیر
در صورتی که سهامداري مایل به فروش سهم خود باشد، مؤسّسان خرید سهام وي را پس » . براي خریداران سهام در نظر میگیرند
از 6 ماه از تشکیل شرکت تضمین نموده، و علاوه بر پرداخت ارزش اسمی سهم سالانه، مبلغی معادل 20 % قیمت سهام به عنوان
«. ارزش افزوده به وي پرداخت خواهند کرد
برخی از سهامداران به علّت وجود چنین امتیازي، اقدام به خرید سهام شرکت مورد نظر مینمایند. با توجّه به وجود شبهۀ شرعی
براي برخی از مؤسّسان (تضمین کنندگان 20 % ارزش افزوده) و خریداران سهام، خواهشمند است نظر مبارکتان را در خصوص
پرسشهاي ذیل اعلام فرمایید:
مطرح نمودهاند. با توجّه به این که « ارزش افزوده » -1 همانطور که در بالا آمد، مؤسّسان شرکت، 20 % مورد نظر را تحت عنوان
هنگام پرداخت این مبلغ در مورد این موضوع که 20 % به ارزش سهم افزوده شده، یا نه؟ تحقیق و بررسی صورت نمیگیرد، و بر
فرض انجام بررسی، نتیجۀ دیگري عاید میشود (بدین معنا که ارزش واقعی سهم کمتر از مجموع مبلغ اسمی سهم و 20 % مورد نظر
میباشد،) تعهّد مزبور از جهت شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: این تعهّد اشکالی ندارد، و لازم الوفاست.
-2 حکم شرعی پرداخت یا دریافت ارزش افزودة تضمین شده، بدون این که مبتنی بر معاملۀ خاصّ ی بوده و سود واقعی آن معامله
محسوب شود، چیست؟
ص: 200
جواب: هرگاه تعهّد کردهاند آن سهام را به این قیمت خریداري کنند، باید به این تعهّد عمل شود.
سؤال 549 - این جانب براي همسر خود امکانات کار، اعمّ از خرید چرخ صنعتی و وسائل مورد نیاز، محلّ کار، برق و غیره فراهم
نمودهام، آیا در درآمد حاصل از کار خیاطی ایشان شریک هستم؟ آیا ایشان بدون رضایت بنده میتواند کار کند؟
جواب: در صورتی که آنها را به ایشان بخشیدهاید، حقّی در درآمد آن ندارید.
صفحه 128 از 371
و اگر نبخشیدهاید، باید طبق قرارداد عمل کند، و سهم شما را بپردازد.
سؤال 550 - دو شخص حقیقی یا حقوقی با سرمایههاي مختلف، مثلًا ده به یک، میخواهند براي مدّت معیّن و با شرایط زیر
معاملات تجاري انجام دهند:
-1 سود احتمالی حاصل از معامله پس از انقضاي مدّت تنصیف شود.
-2 کار با سرمایه و نیز ضرر احتمالی را صاحب سرمایۀ کمتر متقبّل شود.
چنین تجارتی چه حکمی دارد؟
جواب: شرکت مزبور اشکالی ندارد.
ص: 201
فصل هجدهم